سفارش تبلیغ
صبا ویژن

***به اسبفروشان (اشوشان) خوش آمدید***
لینک دوستان
لینک های مفید
حمایت میکنیم

تبیان: دعاکننده برای فرج حضرت صاحب‌الزمان(عج) مشمول 90 برکت می‌شود که آنها را با هم می‌خوانیم.

آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگی‌هایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می‌کند و ما هم به جهت این که کتاب مکیال المکارم به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده و کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می‌کنیم.


دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می‌شود:

 

1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده‌اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

 

2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها می شود.

 

3 - اظهار محبت قلبی است.

 

4 - نشانه انتظار است.

 

5- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.

 

6 - مایه ناراحتی شیطان لعین است.

 

7 - اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است.)

 

9 - تعظیم خداوند و دین خداوند است.

 

10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.

 

11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

 

12 - شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.


ادامه مطلب...

[ جمعه 92/4/7 ] [ 6:38 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

مکروهات نماز آن چیزهایى هستند که ترک کردن آنها باعث ثواب مى شود، ولى انجام دادنشان باعث باطل شدن نماز نمی شود. 


بعضى از آنها عبارتند از:



1- مکروه است انسان در تمام نمازهاى یک شبانه روز سوره توحید را نخواند

2- مکروه است خواندن سوره توحید به یک نفس 

3- سوره اى را که در رکعت اول خوانده مکروه است در رکعت دوم بخواند، ولى اگر سوره توحید را در هر دو رکعت بخواند مکروه نیست 

4- خواندن قرآن در رکوع و سجود

5- برگرداندن صورت کمى به طرف راست یا چپ 

6- بستن چشمها و یا گرداندن آنها به طرف راست و چپ 

7- بازى کردن با ریش و دست خود

8- نگاه کردن به خط قرآن یا کتاب یا خط انگشترى 

 

ادامه مطلب...

[ جمعه 92/4/7 ] [ 6:25 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

 

کتاب مفاتیح الحیات کتاب ارزشمندی است که زیر نظر آیت الله جوادی آملی با همکاری جمعی از اساتید حوزه و توسط انتشارات اسرا به چاپ رسیده است؛ این کتاب را جلد دوم مفاتیح الجنان می نامند، از نظر آیت الله جوادی آملی تفاوت این کتاب و مفاتیح الجنان در این است که این کتاب جهت حرکت انسان در راه حق و با چراغ حق و در منظر خداست.

در قسمتی از مقدمه این کتاب آمده است: استاد، علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله) با اشراف همه جانبه به منابع وحیانی و با بهره وری کامل از کتاب و سنت و همچنین عقل برهانی و نیز با ژرف بینی خاص به این ایده تفظّن دادند که همانطور که بزرگ محدث روزگار ما، جناب حاج شیخ عباس قمی(رحمة الله) با اثر ماندگار و سودمندش یعنی مفاتیح الجنان، راه سلوک بندگان و ارتباط انسان با خدا را از طریق انجام دادن اعمال عبادی در سه بخش نماز، دعا و زیارات و بهره مندی از ثواب و پاداش آنها هموار کرد، کتابی دیگر لازم است که جلد دوم و مکمل آن محسوب شود و شئون دنیایی به ویژه امور اجتماعی بندگان را نیز با همان رویکرد، با آموزه های وحیانی مرتبط سازد تا آدمی در زندگی خود از این برنامه های الهی بهره مند گردد و از آثار آن، هم در دنیا و هم در عقبا سود ببر، از این رو این کتاب، مفاتیح الحیاة نام گرفت.

حال در این بخش سعی داریم قسمت‌هایی از این کتاب را به ترتیب فصل‌ها بازنشرکنیم.

 

* خوردن و آشامیدن

رسول خدا (سلام الله علیه واله و سلم)می فرماید: هر کس غذای حلال بخورد فرشته ای بالای سرش بایستد و برایش آمرزش بخواهد تا از خوردن فارغ شود.

گفتن بسم الله: رسول خدا (سلام الله علیه واله و سلم)می فرماید:با جماعت بخورید و بسم الله الرحمن الرحیم بگویید تا برکت غذا زیاد شود.

سپاسگزاری: رسول خدا (سلام الله علیه واله و سلم)می فرماید: پاداش کسی که می خورد و سپاس آن را می گزارد همانند کسی است که برای خدا روزه می گیرد.

راه نرفتن: امام صادق(سلام الله علیه)می فرماید: در حال راه رفتن غذا نخور مگر از روی ناچاری.

ندمیدن: رسول خدا (سلام الله علیه واله و سلم)می فرماید: در خوردنی و آشامیدنی فوت نکنید(غذا به قدری گرم نباشد که با دمیدن خنک شود).

توجه به مصلح غذایی: امام صادق(سلام الله علیه)می فرماید: هرگاه پنیر و گردو باهم خورده شوند در هر یک شفایی هست؛ ولی اگر جداگانه خورده شوند در هر یک دردی هست.

رعایت غذا(و میوه) هر فصل: امام رضا(سلام الله علیه) می فرماید: به اندازه توان و میل خود در تابستان غذای با طبع سرد و در زمستان غذای با طبع گرم و در دو فصل دیگر غذای معتدل بخود.

به پشت خوابیدن پس از غذا: امام صادق(سلام الله علیه) می فرماید: (کمی) به پشت دراز کشیدن پس از سیری بدن را فربه، غذا را گوارا و درد را ریشه کن می کند.

 

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 92/1/13 ] [ 6:43 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

زیارت امام زمان (عج):

 

بِسْمِ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ فی‏ اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اللَّهِ فی‏ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللَّهِ الَّذی‏ یَهْتَدی‏ بِهِ

الْمُهْتَدُونَ وَیُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سَفینَةَ النَّجاةِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ الْحَیوةِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ صَلَّی‏اللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی‏ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ اَلسَّلامُ

عَلَیْکَ عَجَّلَ اللَّهُ لَکَ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ اَنَا مَوْلاکَ عارِفٌ بِاُولیکَ وَاُخْریکَ اَتَقَرَّبُ اِلَی

اللَّهِ تَعالی‏ بِکَ وَبِآلِ بَیْتِکَ وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلی‏ یَدَیْکَ وَاَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ یُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ

یَجْعَلَنی‏ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ لَکَ وَالتَّابِعینَ وَالنَّاصِرینَ لَکَ عَلی‏ اَعْدآئِکَ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فی‏ جُمْلَةِ اَوْلِیآئِکَ یا مَوْلایَ

یا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَعَلی‏ آلِ بَیْتِکَ هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فیهِ ظُهُورُکَ وَالْفَرَجُ فیهِ

لِلْمُؤْمِنینَ عَلی‏ یَدَیْکَ وَقَتْلُ الْکافِرینَ بِسَیْفِکَ وَاَنَا یا مَوْلایَ فیهِ ضَیْفُکَ وَجارُکَ وَاَنْتَ یا مَوْلایَ کَریمٌ مِنْ اَوْلادِ الْکِرامِ

وَمَأْمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَالْإِجارَةِ فَاَضِفْنی‏ وَ اَجِرْنی‏ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَعَلی‏ اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرینَ!


درود بر تو ای حجّت خدا در زمینش! درود بر تو ای دیده خدا بر خلقش! درود بر تو ای نور خدا که ره یابند بدان، رهجویان، و گشایش شود بدان بر مؤمنان! درود بر تو ای خوش نهادِ هراسان! درود بر تو ای دوستِ خیرخواه! درود بر تو ای کشتی نجات! درود بر تو ای چشمه حیات! درود بر تو، رحمت خدا بر تو و خاندان پاک و پاکیزه‏ات! درود بر تو، بشتابد خدا برایت آنچه را به تو وعده کرده از یاری و ظهور امام امر امامت. درود بر تو ای مولای من! من وابسته به توام. عارف به آغاز و انجامت. تقرّب جویم به خدای تعالی‏ به تو و خاندان تو و انتظار ظهورت و ظهور حق را به دستت دارم، و از خدا خواهم که رحمت فرستد بر محمّد و خاندانش، و مرا از منتظران تو مقرّر دارد، و از پیروان و یاران تو علیه دشمنانت، و از دوستانی که در رکاب تو به شهادت می‏رسند، ای مولایم، صاحب الزّمان! صلوات خدا بر تو و بر خاندانت! این روز جمعه، روز توست که در آن، توقّع ظهورت می‏رود و فَرَج برای مؤمنان به دست تو و کشتار کافران به شمشیرت، ای سرورم! من در روز جمعه، مهمان توام و پناهنده به تو و تو ای سرورم، کریم و کریم زاده‏ای و مأمور و مهمان‏نوازی و پناه دادنی (نگهداری). مرا مهمان کن و پناه دِه. صلوات خدا بر تو و بر خاندان پاکت!


 


تسبیح ویژهِ روز جمعه

 

بِسْمِ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏


سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَوَفازَ بِهِ، سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَ تَکَرَّمَ بِهِ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبیحُ اِلاَّ لَهُ، سُبْحانَ مَنْ

اَحْصی‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ بِعِلْمُهُ، سُبْحانَ ذِی الْطَّوْلِ وَ الفَضْلِ، سُبْحانَ ذِی المَنِّ وَالنَّعَمِ، سُبْحانَ ذِی الْقُدْرَةِ وَ الْکَرَمِ. اَللّهُمَّ!

اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ وَذِکْرِکَ الأَعْلَی‏، وَ بِکَلِماتِکَ التَّآمَّةِ

الَّتی‏ تَمَّتْ صِدْقاً وَ عَدْلاً لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِکَ ِانَّکَ أَنْتَ العَزِیزُ الْکَرِیمُ یَا ذَالجَلالِ والإِکْرامِ! أَسْأَلُکَ بِمَالَا یَعْدِلُهُ شَیْ‏ءٍ مِنْ

مَسَائِلکَ أَنْ تُصَلِی‏ عَلَی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَل لِی مِن أَمْرِی فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَأَنْ تُوسَّعَ عَلَیَّ رَزْقِی فِی یُسْرِمِنْکَ

وَعَافِیَةٍ، سُبْحانَ الْحَیِّ الْحَلِیمِ سُبْحانَ الْحَلِیمِ الْکَرِیمِ، سُبْحانَ الباعِثِ الْوارثِ، سُبْحانَ اللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ، سُبْحانَهُ

وَبِحَمْدِهِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ عَلی‏ ِابْراهِیمَ وَالِ اِبراهیِمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

 

 

 

 


[ جمعه 92/1/2 ] [ 9:58 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

آیین‌ها و برگزاری‌ آنها برخاسته از باورها، فرهنگ، تاریخ، مکتب، شیوه‌ زندگی، شرایط جغرافیایی، اسطوره‌ها و نیز نشان از خواست و آرزوهای خفته مردم هر سرزمین‌ است.
فلسفه زیبای آیین‌های خود را بدانیم چرا که همین آیین‌ها به جامعه سربلندی و به مردم سرزندگی می‌دهند.
هفت سین نوروز یک سنت کهن پارسی است. این سنت از زمان باستان تا امروز همچنان جایگاه ویژه خود را نزد پارسیان حفظ کرده است. این سنت کهن دارای معانی ویژه و نیز نشانی از رمز و رازهای هوشمندانه زندگی نیاکان ماست.
متاسفانه، سالهاست که تماشاگر دخل و تصرف‌های نادرست و بی‌معنا یا به نوعی تحریف این سنت باستانی بوده و هستیم.در همین اندیشه، کوشیدم با راز گشایی کوتاه از معانی هفت سین نوروزی، حقیقت  هفت سین نوروزی را یاد‌ آور شوم.
هفت سین از هفت محصول زمینی گزینه می‌شود تا از نعمتهای که خداوند به انسان بخشیده است، سپاسگزاری شود.هفت سین نوروزی آئین پارسی است. (نه چینی، هندی، عربی، روسی و….)

گزینه‌های هفت سین باید دارای پنج ویژگی باشد:

1- نام آنها پارسی باشد.
2- با واژه "سین" آغاز شوند.
3- دارای ریشه گیاهی باشند.
4- خوردنی باشند


5- نام آنها از واژه‌های ترکیبی (مانند سبزی پلو، سیر ترشی و …) ساخته نشده باشند.
با توجه به نکات بالا : خوان هفت سین پارسی با سیب، سیر، سماک(سماق به عبارتی سماغ)، سرکه، سمنو، سبزی یا سبزه (“سبزی خوردنی”، چراکه سبز کردن میلیون ها تن گندم یا دیگر حبوبات و بیرون ریختن آن کمی دور از اندیشه مردمان ایران زمین است) چیده می‌شود.
پس می‌توان گفت:
گذاردن سنبل، سکه و سماور که نه خوراکی هستند و نه پارسی، هیچ حقیقت هفت سینی ندارند. و نیز گزینه‌هایی چون؛ سوزن، سنجاق، ساعت و….

 

اسبفروشان

 

ماهی قرمز نیز که سمبل عید کشور چین و چینی‌هاست که به خوان هفت سین نوروزی ایرانی ها وارد شده است. غافل از اینکه در عید چینی ها ماهی قرمز را رها می‌کنند تا زندگی جریان یابد و لی ما ماهی قرمز را اسیر تنگ بلورین کرده و تا رسیدن مرگ آنها نگهداری می‌کنیم.

در صورتیکه، در هفت سین پارسی انار به نشانه باروری و عشق و یا سیب سرخ درون ظرف آب پاک و زلال رها می‌شود تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند.با کمی اندیشه پیرامون آنچه گفته شد، خواهید دید که در بیست میلیون واژه‌های پارسی شما نمی‌توانید انتخاب هشتمی برای خوان هفت "سین" نوروزی پیدا کنید، که دارای این پنج ویژگی باشد.


چرا هفت ؟
عدد هفت در زبان باستانی به نام ” امرداد” است. امرداد معنای جاو دانگی و بی مرگی نام داشت و از آنجائی که این عدد معنای زیبای زندگی و جاودانگی را می‌داد هفت واژه را به نشانه آن گزینه کرده و بر خوان نوروزی می‌چینند.
به روایتِی هفت “سین”، نشانه هفت دانه گیاهی است که می‌توان با آن سبزه نوروز را تهیه کرد: جو، ماش، عدس، ارزن، لوبیا، نخود و گندم.
زمان پارسیانِ کهن، مردم از هر هفت دانه، سبزه می پروراندند (10 روز قبل از نوروز) و ظروفِ آنرا بر سر درِ خانه های خود می‌گذاشتند و هر کدام بیشتر و بهتر سبز می‌شد، نشانه پر ثمریِ آن محصول برای کاشت در آن سال بود.
هفت در میان اعداد از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. هفت برای ایران و ایرانیان باستان مقدس بود و از آن برای مفاهیم مثبت، خوش یمنی و فال نیک استفاده می‌شد.
مانند؛ هفت رنگ رنگین کمان، دوران کودکی 7 سال است، هفت خان رستم در شاهنامه، هفت آسمان، هفت اقلیم، هفت روز هفته، هفت فرشته، هفت شهر عشق در عرفان، هفت پیکر و…


چرا سین ؟
بنا به روایتی هفت “سین” نخستین بار هفت “شین” بود. گزینه‌های هفت‌”شین”،از شهد (شیره درختان)، شیر، شراب، شکر، شمع، شمشاد و شابه (میوه خصوصا سیب) بود.اما بعد از حضور اسلام بعلت ممنو عیت مصرف شراب این هفت “شین” تبدیل به هفت “سین” شد.
به روایتی” سین”، واژه اول نام هفت فرشته باستانی پارسی است. همه آنها دارای ویژگی های خاص و نیکو بودند.

نمادهای هفت سین

اسبفروشان


سیر: نماد اهورا مزدا است ، سبزه: فرشته اردیبهشت و نماد آبهای پاک و بیکران است

هفت سین


سنجد: فرشته خورداد نماد دلبستگی است ، سیب: فرشته زن، نماد باروری و پرستاری است

هفت سین


سرکه: فرشته امرداد نماد جاودانگی است ، سمنو: فرشته شهریور نماد خواربار است


هفت سین

 


[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 6:14 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

 

شیطان پس از رانده شدن از درگاه الهی در گفت وگویی با خداوند خواسته هایی قابل تامل مطرح می کند .حاصل این گفت و گو را پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و سلم چنین بیان می فرمایند:

همانا! ابلیس زمانی که به زمین فرو آورده شد گفت: خدایا مرا در زمین فرو فرستادی ومرا رانده شده قرار دادی پس برای من خانه ای قرار ده .خداوند فرمود: حمام (خانه توست)

گفت: برای من جاییی برای نشستن قرار ده خداوند فرمود: بازارها و محل جمع شدن مردم در راهها

گفت: برای من غذایی قراربده فرمود: آنچه اسم خدا بر آن برده نشده است

گفت: برای من نوشیدی قرار بده فرمود: هر مست کننده ای

گفت: برای من موذنی قرار بده فرمود: غنایی که با نی نواخته می شود

گفت: برای من یک چیز خواندنی قرار بده فرمود: شعر

گفت: برای من نوشته ای قرار بده فرموده: خال کوبیدن

گفت: برای من سخنی قرار بده فرمود: دروغ

گفت: برای من فرستاده ای قراربده فرمود: کهانت( و غیب گویی از روی ستاره ها)

گفت: برای من توری برای شکار قرار بده فرمود: زنان

(کنزالعمال ج 16 ص 42 حدیث 44/48)
 


[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 6:7 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

در زندگی دنیا، اوج محبت و علاقه و دلدادگی یک شخص نسبت به دیگری را، در محبت مادر، نسبت به فرزندش می بینیم. مادر اگر بخواهد نهایت علاقه خود به فرزندش را ابراز نماید، با دریایی از احساس به فرزندش می گوید: فرزندم تو، تو نور چشم منی.
پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز وقتی می خواهد، نور چشم خود را معرفی نماید، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از احساس می فرماید: «جُعِلَ قُرّةُ عینی فی الصَّلاةِ»1 خداوند، نور چشم من را در نماز قرار داده است.
این سخن لطیف و زیبا از سرور عالم، حاکی از وجود نور معنوی فراوان در این فریضه ی مهمّ الهی است. در حقیقت می توان گفت: نماز، چون خورشیدی است فروزان که با نور معنوی خود، آسمان وجودمان را نورانی کرده و به مملکت درون ما صفا و جلاء بخشیده است.
کلام نورانی خداوند یکتا در قرآن مجید و کلمات گهر بار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر آن است که نماز، دارویی معجزه آسا جهت التیام دردهای بی درمان روحی و روانی است. ولی با کمال تأسف باید گفت: که گاه می شود همین نماز نه تنها به ما آرامش نمی بخشد، بلکه چه بسا از ما سلب آرامش نموده و با شعله ورتر کردن آتش درون، خاطر ما را آزرده می نماید!
این آزردگی خاطر بدین جهت است که: ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیوند زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد.
در واقع، نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند.
در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.» 
ما در این نوشتار برآنیم که، به بیان مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز بپردازیم تا با شناختن این عوامل، بتوانیم کمر همت را بسته و با تمام قوا، به جنگ این عوامل مخرب که چهره ی زیبای نماز را در نظر ما، مخدوش و زشت نموده است، برویم.

عوامل حواس پرتی در نماز:
1) دل بستگی به دنیا 
از مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دل بستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور کل خود را از دنیا جدا نموده و دنیا را با تمام زشتی ها و زیبایی هایش، خوشی ها و ناخوشی هایش، به حال خود رها نموده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بی همتا دیده و صفحه ی قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم.
ششمین اختر تابناک آسمان ولایت امام صادق(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین در این باره می فرماید: (هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش که در برابر عدل الهی قرار می گیری.)2 خداوند مهربان در کلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی نموده و به زیبای می فرماید: «اِنَّما الحیوةَ الدُنیا لعبٌ وَ لَهوٌ» 3 همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است.
حال که دنیا، بازیچه و سرگرمی است، ما باید هوشیار باشیم که دنیا ما را به بازی نگرفته و با ناز و عشوه گری و با رزق و برق خیره کننده ما را سرگرم خود نکند.
در عالم تشبیه، می توان گفت: دنیا چون تازه عروسی است که خود را به انواع زینتها آراسته و با ناز و عشوه و طنازی از ما دلربایی می کند و ما نیز با دیدنش عاشق دلباخته ی او گشته و چون عاشقی مجنون در راه وصلش می کوشیم، غافل از این که خدا از هر زیبایی، زیباتر است. ما زیبایی خدا را ندیده ایم که به زیبایی دنیا دل بسته ایم، زیبایی او در حدّی است که اگر کسی به آن دست یابد، به هیچ قیمتی حاضر نیست، لحظه ای در زندگی، بدون خدا باشد.
ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند.
ناگفته نماند دنیای پست و فرومایه، ارزش آن را ندارد که به هنگام نماز فضای روح خود را با فکر و خیال آن آلوده سازیم و به خسارتی فراوان که جدایی قلب و جانمان از دریای بی کران رحمت الهی باشد، گرفتار شویم.
سرور گرامی اسلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در یکی از وصایای نورانی خویش به امیر بیان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) می فرماید: (یا علی: «اِنَّ الدُنیا لو عدلت عندالله تَبارک و تعالی جُناحَ بَعوضهً لَما سقی الکافِرَ منها شربهً مِن ماءِ.»)4 ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند.
در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن حَرَم اللهَ غَیرَالله»5 قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر خدا را جای نده.
پس اگر ما در پی نمازی عاشقانه به درگاه محبوب واقعی خویش هستیم باید خانه قلب را به صاحب اصلی آن که خدا باشد واگذار نموده و به طور کل محبّت دنیا را از آن زدوده و محبّت خدا را در آن جای دهیم.

 

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 5:32 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

 

استان آذربایجان‌شرقی دارای مردمی صبور و شجاع و مهربان است. بسیاری از آداب و رسوم کهن مردم آذربایجان از دوره‌های مادی، هخامنشی، اشکانی و سامانی، به صورت‌های گوناگون باقی مانده است.

مردم آذربایجان مردمی اصیل هستند. آنها در دوستی ثابت قدم، در برابر مشکلات شجاع و مقاوم، و به غیرت شهره‌اند. از جمله خصلت های این مردم مهمان نوازی، سلحشوری، آزادمنشی، راستگویی، مرزداری و پایبندی به اعتقادات مذهبی است.

  • حسینقلی کاتبی در بخشی از کتاب «آذربایجان و وحدت ملی» می‌نویسد: «فصل زمستان در آذربایجان بسیار طولانی وسرد است و یکی از آیین های ویژه آن شب چله است. مردم استان آذربایجان شرقی نیز به عنوان یکی از خطه‌های زرخیز ایران‌زمین برای زنده نگه داشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژه‌ای دارند.

اکثر مردم استان آذربایجان‌شرقی در شب یلدا چیلله قارپیزی (هندوانه چله) می‌خورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمی‌کنند.

  خشیل؛ غذای شب یلدای آذربایجانی‌ها

در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود خوانچه طبق می‌فرستند و اقوام در هر چه بهتربودن این خوانچه‌ها کمک می‌کنند.

محتویات خوانچه ها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین می شود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی می پردازند.

سپس طبق های آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس می کنند و مادر عروس پس از تحویل طبق‌ها، هدایای مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها می دهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبق‌ها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت می کند.

همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج های تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها می کند.

در آذربایجان سابقا که ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور می گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان می کردند تادر هوای آزاد خراب نشود و یااینکه در کاه قرار می دادند.

هندوانه مهمترین خوراک شب چله مردم آذربایجان شرقی است. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل، لبو، هویچ، حلوای گردو انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل می‌کنند.»

در تبریز نیز در موسم یلدا «عاشیق‌ها» مى‌نوازند. عاشیق‌ها خنیاگران محلى هستند که اشعار و موسیقى آنان برگرفته از موسیقى مردمى است.

آنها در حین اجراى برنامه داستان مى خوانند، فى البداهه شعر مى‌سرایند و ساز مى‌زنند. قصه‌هایى که عاشیق ها در شب یلدا مى گویند ریشه در افسانه‌هاى کهن ایرانى دارد. قصه هایى مثل «کوراوغلو» و قصه هاى مهر و محبت شبیه «قربانى و پرى» از قصه‌هاى مشهور عاشیق هاست.

شب یلدا درست زمانی که ریش سفید خانواده با چاقو هندوانه را می‌برد، می‌گوید قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم). در تبریز پوست‌های میوه و اشغال‌ها را درآب روان ریخته و این رفتار را خوب و خوش یمن می‌دانند.

بعد از خوردن تنقلات و میوه بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستان‌هایی از حماسه‌های ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم، بایاتی خواندن و ضرب‌المثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول می‌شوند.

زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمی‌کنند و اعتقاد دارند اگردر طول این دو چله کسی خانه تکانی کند، چله او را نفرین می‌کند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار می‌شود.

هندوانه سمبل شب چله

اولین چیزی که از یادآوری شب چله به ذهن خطور می‌کند، حضور «هندوانه» در این مراسم است. هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخ‌فامی، شادابی و سرزندگی است.

«هندوانه» برای شب چله لازم است و این رسمی است که تاکنون بدون تغییر باقی مانده است. از همین روست که می‌توان در میان خوانچه‌های خانواده داماد برای خانواده عروس هنوز آن را مشاهده کرد!

خوانچه

«خوانچه» و یا به تلفظ آذربایجانی‌ها، «خونچا» به تحفه‌ای گفته می‌شود که خانواده داماد در شب یلدا برای خانواده تازه‌عروس می‌فرستد.



 

در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه می‌توان تحفه‌های رنگارنگ نظیر پارچه‌های حریر و گرانقیمت، میوه‌ها و شیرینی‌های متنوع و آجیل را مشاهده کرد برخی از آذربایجانی‌ها و به ویژه «تازه‌داماد» در چنین شبی سعی می‌کند ذوق هنری خود را به رخ خانواده عروس و به ویژه عروس‌خانم بکشد! به همین خاطر، هندوانه را به شیوه زیبا، جالب و شورانگیزی، تزئین می‌نماید.

آجیل

آجیل هم یکی دیگر از ملزومات شب چله است. آجیل آذربایجان که به لحاظ کیفیت و تنوع، زبانزد خاص و عام است همواره حضور موثری در این مراسم دارد.

در سال‌های دور، تنقلات شب چله، به تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم می‌شد. اما اکنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان انواع آجیل‌های تشریفاتی! نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوه‌های گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را می‌توان مشاهده کرد.

در قدیم‌الایام، مردم آذربایجان در اواخر فصل برداشت محصول هندوانه، چند عدد هندوانه درشت و مرغوب را بر روی بوته، در «بوستان» حفظ می‌کردند.

کشاورزان آذربایجانی، روی این هندوانه را برای این که از گزند سرما و حیوانات موذی در امان بمانند، با خار و خاشاک و بوته‌ها می‌پوشاندند و در شب یلدا از این هندوانه‌ها استفاده می‌کردند. اما اکنون هندوانه مردم آذربایجان، از شهرهای گرمسیری نظیر میناب، دزفول و اهواز تأمین می‌شود.

یلدا در ادبیات آذربایجان:

شهریار؛ شاعر شیرین سخن آذربایجان شب‌نشینی‌های زمستان و نقل داستان‌ها و روایات را در منظومه پایدار «حیدربابایه سلام» چنین به تصویر منظوم کشیده است:

قــــاری‌ننه گئجـه نــاغیل دینـــده
کولک قالخوب قاپ باجانی دوینده
من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم
بیر گول آچوب اوندان سورا سولیدیم

در میان عامه مردم نیز «بایاتی»ها و اشعار منظوم متنوعی رواج دارد که از جمله آنها می‌توان به این «بایاتی» اشاره کرد:

چیله چیخار بایراما بیر آی قالار
پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار
گئدر باخار گودول ده یارماسینا
باخ فلکین گردش و غوغاسینا

 



منبع تبیان

 


[ چهارشنبه 91/9/29 ] [ 9:35 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

یئل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
دیده ی دوران یاتار یاتماز حسینین پرچمی
بو حسینین ده عزیزان پرچمی اوچ رنگیدی
گنبدی اوسته قرمز یادگار جنگیدی
هم یاشیل پرچم دییر عباس اونون سرهنگیدی
سن قرا پرچم گوتور بو زینبین فرهنگیدی
سسله هر بنیان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
قاره پرچم قرمزی پرچم یاشیل پرچم دییر جاوداندی کربلا
خلقه حدیث غم دییر
تک حسینیلر دئمیر
بلکه هامی عالم دئییر
ای مسیحیلر بو ذکری عیسی مریم دییر
پاییه ادیان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
ای عراقین توپراقی
ور شور و شینینن خبر
سنددی آلتی امام
ایفای دینن خبر
یا نجف یا سامرا یا کاظمینن خبر
هر طرفدن اوت یاغیر
قبر حسینینن خبر
قورخما بو بحران یاتار یاتماز حسینین پرچمی

 


[ چهارشنبه 91/9/8 ] [ 8:45 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

به گزارش پارس به نقل از فارس، قیام امام حسین(ع) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود، اما در شرایطی که همواره استعمارگران خون آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ کنند و بنیانش را براندازند، مؤثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ کند، مراسم سوگواری امام حسین(ع) است، برپا داشتن مراسمی به یاد سیدالشهدا در ایام مختلف به ویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیا خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد، تأکیدهای فراوان پیامبر(ص) و ائمه(ع) به برپایی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است.

اما متأسفانه با گذشت زمان و گسترش مذهب تشیع، این مراسم عزاداری به‌ پاره‌ای از آداب و رسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی از جمله قمه‌زنی ممزوج شد که خود می‌تواند مانعی برای درک مناسب پیام عاشورا باشد.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با بیان اینکه مدعیان قمه زنی برای اثبات جواز قمه زنی خود به دلایلی استدلال می کنند، به نقد بررسی این دلایل پرداخته است که در ادامه می‌آید:

*نقد ادله قائلین به جواز قمه‌زنی

 

                                                                              ادامه مطلب...

[ شنبه 91/9/4 ] [ 9:37 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

Weblog Theme By :: Nima Eskandari :: Www.javanskin.ir  ::  Khamenei.ir

درباره وبلاگ

پیغام مدیر : ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض می کنم . امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده ی شما قرار گیرد . نقطه نظرات خود را برای بهبود وبلاگ مطرح نمایید . متشکرم السلام علیک یااباعبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهارو لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمه الله و برکاته .... .
لینک های مفیـــد
امکانات وب


بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 353534