سفارش تبلیغ
صبا ویژن

***به اسبفروشان (اشوشان) خوش آمدید***
لینک دوستان
لینک های مفید
حمایت میکنیم

8 خاصیت ذکر خدا

 

«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. در این جا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

1- مورد یاد خدا قرار گرفتن

«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» (1) مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید.

ذکر خدا معنای وسیع و مصادیق فراوانی دارد. انسانی که در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاکی است که سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیک‌ها می‌باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن می‌سازد، خداوند نیز در تمامی مراحل زندگی و در اوج مشکلات و سختی‌ها او را تنها نمی‌گذارد.

2- همنشینی با خدا

کسی که همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنان که در حدیث قدسی به حضرت موسی (ع) فرمود: ای موسی؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند، موسی سؤال کرد: روزی که هیچ پناهی نیست جز پناه تو چه کسی در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها که مرا یاد می‌کنند و من نیز آنان را یاری می‌کنم، و با هم دوستی می‌کنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان کسانی هستند که وقتی بخواهم به اهل زمین بدی برسانم، آنها را یاد کرده و به خاطر آنان بدی را دفع می‌کنم. (2)

3- محبت خداوند

انسانی که پیوسته به یاد خداست، حب الهی در قلبش جای می‌گیرد. چنانچه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات و در تمامی افکار خود شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم می‌شود. در روایت نیز آمده است.

«من اکثر ذکر الله احبه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم می‌شود. (3)

پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد

4- فلاح و رستگاری

از نظر قرآن کریم ذکر خدا زمینه رستگاری انسان را فراهم می‌سازد: «وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (4) خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.

5- افزایش برکت و حضور ملائکه

از روایات استفاده می‌شود خانه‌ای که ذکر خدا در آن بسیار شود، برکتش بسیار می‌شود و ملائکه در آن خانه حاضر و شیطان‌ها دور می‌گردند، و آن خانه برای اهل آسمان‌ها آن چنان درخشنده است که ستارگان برای اهل زمین، و خانه‌ای که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدا در آن نشود، برکتش کم است و ملائکه از آن خانه گریزان می‌شوند.

6- آرامش

آرامش و اطمینان گمشده انسان امروزی است که در آرزوی به دست آوردن آن می‌باشد قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را به بشر معرفی می‌نماید:

«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد. (5)

7-دوری از شیطان

آنان که به یاد خدا هستند از وسوسه‌های شیطان متأثر نمی‌شوند و یاد خدا سلاحی است که از آنها در برابر شیطان محافظت می‌نماید.

«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ» (6)

پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بیند و) ناگهان بینا می‌شوند.
ذکر یونسیه

8- غذای روح

حضرت علی (ع) می‌فرماید: «مداومت بر ذکر الهی غذای روح و کلید رستگاری است.» با توجه به اهمیت «ذکر الهی» و نقش سازنده آن در پیشرفت معنوی انسانهای مؤمن، خداوند مؤمنان را از توجه به اموری که انسان را از یاد خدا باز می‌دارد بر حذر می‌دارد:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (7)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال و اولادتان شما را از یاد خدا باز ندارد و هر کس چنین کند از زیانکاران است.

بدیهی است توجه به مال و زندگی دنیوی در صورتی نهی شده است که انسان را از یاد خدا باز دارد و به عبارت دیگر؛ هدف انسان در زندگی توجه به آنها باشد ولی در صورتی که انسان مراقب نفس خویش باشد و از اینها به عنوان وسیله برای رسیدن به سعادت ابدی استفاده کند، نه تنها مذموم نیست بلکه سفارش هم شده است. پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب می‌باشد اما اگر علاقه افراطی به آنها سدی در میان انسان و خدا ایجاد کند، بزرگترین بلا محسوب می‌شود و خسرانی بزرگ است که در آیه شریفه به همین معنا اشاره شده است. (8)

تعبیر به «خاسرون» به خاطر این است که حب دنیا چنان انسان را سرگرم می‌کند که سرمایه‌های وجودی خویش را در راه لذت ناپایدار و اوهام و پندارها صرف می‌کند و با دست خالی از دنیا می‌رود در حالی که با داشتن سرمایه‌های بزرگ برای زندگی جاودانه‌اش کاری نکرده است.

در حالات عالم بزرگ «شیخ عبدالله شوشتری» از معاصرین مرحوم علامه مجلسی نوشته‌اند: او فرزندی داشت که بسیار مورد علاقه او بود، این فرزند سخت بیمار شد، پدرش مرحوم شیخ عبدالله، هنگامی که برای ادای نماز جمعه به مسجد آمد پریشان بود، هنگامی که طبق دستور اسلامی، سوره «منافقین» را در رکعت دوم تلاوت کرد و به این آیه رسید، چندین بار آیه را تکرار کرد! پس از فراغت از نماز، بعضی یاران علت این تکرار را سؤال کردند، فرمود: «هنگامی که به این آیه رسیدم به یاد فرزندم افتادم، و با تکرار آن به مبارزه با نفس خود برخاستم، آن چنان مبارزه کردم که فرض کردم فرزندم مرده، و جنازه‌اش در برابر من است و من از خدا غافل نیستم، آنگاه بود که دیگر تکرار نکردم.» (9) و (10)


منبع: میهن استار


[ شنبه 90/11/22 ] [ 8:32 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

زیارت «امین الله» یکی از معتبر ترین زیارات است که در عین کوتاه و مختصر بودن، مشتمل بر معانی و مضامینی عمیق است و از نظر سند نیز جزء صحیح ترین زیارات به شمار می آید .[1]

در ارزش و اهمّیّت این زیارت همین بس که امام باقر - علیه السّلام ـ  درباره ی آن فرموده اند:

« این [عبارات] را کسی از شیعیان ما نزد قبر امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ یا یکی از ائمّه ـ علیهم السّلام ـ نمی خواند مگر اینکه ـ به خواست خداوند ـ در ورقه ای از نور قرار می گیرد و با مهر محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ  مهر می شود تا به [دست] قائم ـ علیه السّلام ـ داده شود  وآن حضرت [یا آن ورقه ی نورانی] خواننده ی آن را با مژده، تحیّت و بزرگداشت به حضور پذیرد [و ملاقات نماید]. »

این زیارت اوّلین بار از مولایمان حضرت سجّاد ـ علیه السّلام ـ در کنار مضجع نورانی امیرالمؤمنین و خطاب به آن جناب صادر شده است ، لذا از زیارات امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ به شمار میآید. حتّی بعضی از علماء [2] از عبارتِ « السّلام علیک یا امیر المؤمنین ... » این طور استفاده کردهاند که این زیارت مخصوص امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ است، زیرا « این لقب ویژهی برادر رسول خدا میباشد و بس. و روا نیست امامان دیگر را به آن خطاب کردن؛ انداختن این سلام از زیارت و به جای  آن «السّلام علیک یا مولای گذاردن» کاری است از پیش خود، و از امام نرسیده است.»[3]

 

ادامه مطلب...

[ جمعه 90/11/21 ] [ 8:51 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

 

حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثاری فراوان و ارزنده دارد. برخی از آثار حفظ آیات قرآن مجید، عبارت است از    : 

1.پاداش اخروی 
حافظان قرآن در بهشت جایگاهی والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: درجات بهشت به تعدد آیه‎های قرآن است. وقتی که صاحب قرآن وارد بهشت شود، به وی می‎گویند بخوان و بالا برو، که هر آیه‎ای را درجه‎ای است. پس برتر از درجة حافظ قرآن درجه‎ای نیست. 
همچنین در روایات بیان شده که حافظان قرآن توان شفاعت کردن دیگران را نیز دارند. 

2. هدایت انسان 
تلاوت و انس با قرآن از سفارش‎های مکرر معصومان ـ علیهم السّلام ـ است و حفظ قرآن به طور طبیعی به انس با آیات الاهی می‎انجامد؛ زیرا حافظ قرآن باید برای تثبیت محفوظات قرآنی‎اش دست کم روزی چند بار به قرائت قرآن بپردازد. معصومان ـ علیهم السّلام ـ حافظان قرآن را به تکرار آیات الاهی فراخوانده، یادآور شده‎اند همان گونه که شتر بسته شده در یک نقطه ـ چنانچه مورد دیدار پیاپی صاحبش واقع نشود. ـ جایگاهش را ترک می‎کند، محفوظات حافظ قرآن نیز ـ اگر پیوسته مورد مراجعه و تکرار قرار نگیرد از خاطر زدوده می‎شود.[1] بنابراین، حافظ ناگزیر با قرآن انس می‎گیرد وزمینه‎ هدایت و سعادتش فراهم می‎آید. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: هیچ کس با قرآن هم نشین نمی‎شود مگر این که از کنار آن با افزایش یا کاهش برمی‎خیزد: افزایش هدایت یا کاهش گمراهی.[2] 
نفوذ قرآن در جان‎ها و پدید آوردن تحول در شخصیت افراد نیز از آثار سازنده‎ی تلاوت و حفظ قرآن است. بسیاری از مردم با تلاوت یا شنیدن آهنگ دلنشین قرآن مسیر زندگی خود را تغییرداده، سمت سعادت و کمال رهنمون شدند.[3 

 


ادامه مطلب...

[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:25 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

رسول اکرم صلی الله علیه و آله :

تنها آن مقدار از نماز به حساب می آید که با توجه خوانده شود. بحارالانوار- ج 81- ص 24


پری شب ها که بعد از مدت ها! برای ادای نمازمان قصد مسجدمان را کردیم( تف به ریا به قول دوستان) وارد شبستان شدیم دیدیم صف های دوم و سوم پر شده است ولی صف اول هنوز دو سه نفری جا هست از آنجایی که اصولا و بیشتر صف اول مختص بزرگترهاست خواستیم همان صف عقب بنشینیم که یکی دو نفر به ما گیر شدید داده که بروید صف جلو تا جلو پر شود خلاصه خیر سرمان رفتیم جلو و از شانسمان افتادیم کنار یکی از حاج خانم! های نسبتا بزرگ! نماز اول که تمام شد همین حاج خانم برخاستند که غفیله شان را بخوانند شاید باورتون نشه سوره حمدشو از بیخ غلط خوند(با خودم گفتم ماها کلمه های نمازمونو چی می گیم، چی معنی می شه!!) وقتی نماز بنده خدا تمومید خیلی با خودم کلنجار رفتم که یه جوری بهش بگم بابا نماز شما باطله! اما هر کار کردم نتونستم گفتم عیبه، زشته، بزرگی گفتن، کوچیکی گفتن. آخه این جور موقعیتا دوجور پیشنهاد میاد سراغمون یکی تو گوش راستت می گه بهش راه درستو نشون بده تو موظفی و ... یکی دیگه تو گوش چپت می گه بی خیال ولش کن به توچه مربوطه اصلا شاید ناراحت شه و... یه لحظه با خودم گفتم اصلا ای کاش همون صفای آخر نشسته بودما!! خلاصه بعد کلی فکر کردن به حرف گوش راستم گوش دادم! یه کاغذ ورداشتم و توش تلفظای درست و غلطو با معنیای درست و غلطش(البته با خط خوش!) نوشتم حالا مونده بودم چه جوری کاغذو بدم دستش! بعد نماز عشا کلی صبر کردم و خودمو با ذکر های بسیار طولانی(توفیقات اجباری!) مشغول کردم تا شاید فرصت مناسبی پیش بیاید نشسته بودم که یک دفعه زنگ موبایل حاج خانم به صدا درآمد تا ایشان دوان دوان! بیرون رفتند که موبایلشان را جواب دهند نیز فرصت را غنیمت شمرده کاغذ را در جانماز ایشان گذارده و پا به فرار گذاشتم! ( خودمونیما این موبایلا با وجود همه ی دردسرهایی که دارن بعضی وقتام به درد می خورن! هرچند موبایل ایشون در اواسط نماز نیز ما را با آهنگ زیبایی که بر روی زنگش نهاده شده بود به فیض رسانید! ولی خب..) در هر حال نمی دونم کارم درست بوده یا نه اما مخلص کلام اینکه با خود گفتیم نمونه ی این کاغذ را اینجا بگذاریم تا شاید جلوگیری شود از این مسائل هر چند این فضاهای مجازی بیشتر مختص جوانتر هاست برعکس صف های اول نماز! اگرچه متاسفانه دور از جون شما عزیزان بعضی جوان ها از ورود به این فضاهای مجازی هدف و قصد دیگری دارند که دیگر بماند!!! اما می توان اطلاع رسانی کرد:

تلفظ صحیح----> الرحمن الرحیم:بخشنده بخشایشگر.
تلفظ غلط ---->الرهمن الرهیم: مرهم گذار!!

تلفظ صحیح----> الحمد لله: ستایش مخصوص خداست.
تلفظ غلط ---->الهمد: هلاکت و خاموشی!! 

تلفظ صحیح----> عالمین: جهانیان.
تلفظ غلط ---->آلمین: دردها و رنج ها!!

تلفظ صحیح----> نعبد: عبادت می کنیم.
تلفظ غلط ---->نابد: همیشه می مانیم!!

تلفظ صحیح----> نستعین: یاری می جوییم.
تلفظ غلط ---->نستایین:طلب وقت می کنیم!!

تلفظ صحیح----> مستقیم: راست.
تلفظ غلط ---->مستغیم: طلب ابری شدن آسمان!!

تلفظ صحیح----> انعمت: نعمت دادی.
تلفظ غلط ---->انامت:ناله ای ضعیف درآورده ای!!

تلفظ صحیح----> المغضوب: مورد خشم واقع شده.
تلفظ غلط ---->المقضوب: شاخه ی بریده شده!!

تلفظ صحیح----> الضالین: گمراهان.
تلفظ غلط ---->الظالین: سایه کنندگان!! ، الذالین: خوار شدگان!! ، الزالین: به لرزه افتادگان!!

تلفظ صحیح----> قل: بگو.
تلفظ غلط ---->غل: بگیر، هلاک کن!!

تلفظ صحیح----> احد: یگانه.
تلفظ غلط ---->اهد: زمین گود!!

تلفظ صحیح----> صمد: بی نیاز.
تلفظ غلط ---->سمد: ایستاده ی متحیر!! ، ثمد: آب باران مانده و نامطبوع!!

تلفظ صحیح----> سبحان: منزه و پاک.
تلفظ غلط ---->سبهان: عقل او را به خاطر پیری اش می گیرد!!

تلفظ صحیح----> عظیم: بزرگ.
تلفظ غلط ---->عزیم: اراده کننده!! ، ازیم: سختی و یا قحطی!!

تلفظ صحیح----> علی: بر.
تلفظ غلط ---->الا: آگاه باش!!

تلفظ صحیح----> بحمده: مشغول به ستایش اوییم.
تلفظ غلط ---->بهمده: مشغول به هلاک کردن اوییم!!

تلفظ صحیح----> صل: درود بفرست.
تلفظ غلط ---->سل: بکش!!

تلفظ صحیح----> محمد: ستوده شده.
تلفظ غلط ---->مهمد: هلاک شده!!

تلفظ صحیح----> صالحین: شایستگان.
تلفظ غلط ---->سالحین: دارندگان اسلحه!!
****************************

خدایا! نمازم را، گریه ام را، عشقم را، خنده هایم را، ایمانم را، همه و همه چیزم را برای خودت خالص گردان.

" شهید شیرزاد"

ومن الله توفیق...


[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:23 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

آیت الله میرزا جواد تبریزی (رحمت الله علیه)

فقیه مقدس، میرزاى تبریزى(قدس سره) مقید بودند که دستمال سیاهى را که مخصوص گریه بر اهل بیت(علیهم السلام) بود، در روضه ها با خود حمل کنند و به ندرت این کار را فراموش مى کردند. گاهى اتفاق مى افتاد که مرحوم میرزا(قدس سره)بدون برنامه ریزى قبلى در مجلس روضه شرکت مى کردند و به همین سبب دستمال همراهشان نبود، ولیکن ایشان در مجالسى که خبر داشتند روضه برگزار خواهد شد، دو دستمال حمل مى کردند: 

یکى سیاه که مخصوص گریه بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) بود و اشک هاى خود را با آن پارچه مخصوص سیاه پاک مى کردند و دیگرى دستمال سفیدى بود که مخصوص پاک کردن بینى و دهان مبارکشان بود. ایشان مقید بودند که اشک خود را با آن دستمال سیاه پاک کنند و همیشه مى فرمودند: «من این دستمال ها را براى قبرم مى خواهم و وصیت کرده ام که دستمال ها را در قبر من جاى دهند تا امانى باشد براى قبر و قیامت». 

به حمد الله فرزندان مرحوم میرزا(قدس سره)موفق شدند که دو دستمال سیاه را یکى در دست مبارک و دیگرى را بر روى سینه ایشان جاى دهند و مرحوم میرزا(قدس سره) با این کار خود، به دیگران درس دادند که با تمسّک بر این روش، خود را از عذاب قبر در امان دارند و گریه هاى خود را در دستمالى خاص خشک کنند که فریاد رسى باشد در قبر و قیامت و راه گشایى باشد در محشر و این دستمال ها گواهى باشد بر ابراز ارادت میرزا(قدس سره) به اهل بیت(علیهم السلام)، هنیئاً له عاش سعیداً و مات سعیداً.

برگرفته از کتاب نصایح استاد الفقهاء و المجتهدین میرزا جواد تبریزی (قدس سره)


منبع: shia-news.com


[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:22 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

سوره مبارکه   فجر را سوره «امام حسین علیه السلام» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه نحل را سوره «نعمت ها» نامیده اند.
سوره مبارکه بقره را«سیّد سوره های قرآن»و نیز «فُسطاط القرآن» (خیمه و چادر قرآن) نامیده اند.
سوره مبارکه اخلاص (توحید) را سوره «الأساس»و نیز «نِسبة الربّ» نیز نامیده اند.
سوره مبارکه محمّد را سوره «قتال» نیز نامیده اند.
سوره مبارکه طلاق را«سورة النساءالقُصری» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه یس ملقب به «قلب القرآن»و نیز«ریحانة القرآن» است.
سوره مبارکه الرحمن ملقب به «عروس القرآن» است.
سوره مبارکه نصر را سوره «التودیع» نامیده اند.
سوره مبارکه مائده را سوره «العُقود» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه فاطر را سوره «الملائکه» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه سجده را سوره «المَضاجِع» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه مجادله را سوره «الظِهار» نامیده اند.
سوره مبارکه نمل راسوره «حضرت سلیمان» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه مرسَلات را سوره «العُرف» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه حمد راسوره «المناجات» نیزنامیده اند.
سوره مبارکه شعراء به «الجامعه» نیزملقب است.
سوره مبارکه ماعون به «الدین» نیزملقب است.
سوره مبارکه مُلک به «تبارک» نیز معروف است.
سوره مبارکه صفّ به «الحواریّین» نیزملقب است.
سوره مبارکه نبأ به «التساؤُل» نیزملقب است.
سوره مبارکه توبه به «الفاضِحه» نیز ملقب است.
سوره مبارکه انفال به «بدر» نیز ملقب است.


[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:22 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود. این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند . 


سه گروهی که جهنم با آنها حرف میزند

1) زمامداران ظالم 
ای کسانی که خداوند شما را حاکمیّت بخشید امّا با مردم عادلانه رفتار ننمودید! سپس آنان را مثل پرنده‌ای که دانه‌ی کنجـد برمی‌چیند، می‌بلعد.
2) خوانندگان قرآن و علمای بی‌عمل
ای کسانی که خود را بین مردم پاک و درست کار جلوه می‌دادید، امّا به دور از چشم مردم و در پیشگاه خداوند مرتکب گناه می‌شدید، پس آن‌ها را در آتش فرو می‌برد.
3) ثروتمندان
پروردگارت به تو مال زیادی بخشید ولی هنگامی که مردم فقیر مبلغ ناچیزی از تو قرض خواستند تو از روی بخل ندادی، پس او را هم می‌بلعد.[1]


ده سؤال و جواب مهم در مورد جهنّم: 
سؤال اوّل‌

مارها و عقرب‌ها در جهنّم مأمور عذاب چه طایفه‌ای هستند؟
1) بخیل 2) بد اخلاق 3) آزار دهنده‌ی مردم
ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود.
این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند.[2]
4)کسی که خمس و زکات مال را ندهد.
ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:
اگرخداوند به کسی مال و ثروت بدهد امّا او حقوق واجب (زکات و خمس) را نپرداخته باشد، همان مال را به صورت ماری درمی‌آورد و به گردن او می‌اندازد. مار دایم او را نیش می‌زند و می‌گوید: من مال ذخیره شده‌ی تو هستم که در دنیا حقوق واجب آن را نپرداختی و انفاق ننمودی.[3]
5) تارک الصَّلاة 6) مانِعُ الزَّکاة 7) شراب خوار 8) کسی‌که عاق والدین شده است 9) کسی که در مسجد از دنیا سخن می‌گوید.
ـ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:
در قیامت مـاری بسیار بزرگ ... بـه نـام "جریـش" سـر خود را از جهنّم بیرون می‌آورد و با صدای بلند فریاد می‌زند:
اَلجوُع! اَلجوُع! اَینَ اَهلی؟ اَینَ اهلی؟
گرسنه‌ام! گرسنه‌ام! اهل من کجایند؟
جبرئیل می‌گوید: غذای تو چیست؟
در جواب می‌گوید:
1) کسی که نمازش را ترک کرده است. 
2)کسی که زکات مال را نپرداخته است.
3)شراب خواران 
4)کسانی که عاق والدین شده‌اند.
5)کسی که در مسجد به کلام دنیا تکلّم نماید. (در مسجد که محلّ عبادت است، به امور دنیایی بپردازد.)
این پنج گروه را، مانند مرغی که دانه از زمین جمع می‌کند، می‌بلعد و به آتش می‌برد.[4]
ـ مشابه همین روایت، روایتی است که عقربی بزرگ از جهنّم می‌آید و می‌گوید:
چه کسانی با خداوند و رسولش جنگ داشتند؟
به آن عقرب می‌گویند: چه کسانی را می‌خواهی؟
او همان پنج گروه مذکور را می‌گوید، با این تفاوت که در این روایت به جای عاقّ والدین، رباخوار آمده است.[5]


                                          ادامه مطلب...

[ شنبه 90/7/2 ] [ 9:45 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

ذکر

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند.

در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند،اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.

ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است. 

معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.



آثار ذکر بر روح و روان 

یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذکر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.

ذکرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مکدّر می کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:

1- یاد خدا نسبت به بنده

اولین اثر یاد خدا این است که خدای متعال نیز انسان را یاد می کند. «مرا یادکنید تا شمارا یادکنم ».

2- روشنی دل

خداوند؛ ذکرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناک ترین سیه روزی هاست.

یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد.

3- آرامش قلب

به تعبیر قرآن طمأنینه و سکون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»

4- خشیت و ترس از خدا

از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند که هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود».

یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد

5- بصیرت یافتن و شناخت شیطان

یکی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذکر حق به انسان بصیرتی می دهد که وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد.

6- بخشش گناهان

از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند ، مغفرت الهی می باشد که شامل حال یادکنندگان خدا می گردد و اضافه برآن ، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است.

7- حکمت و علم

یکی دیگر از ثمرات ذکر ، پختگی عقل و کمال و حکمت است. ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و
دعا

اندیشه می شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می کند که منعکس کننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند.

در روایات و احادیث ما به جایگاه مهم ذکر و برخی اذکار شریف و آثار مهم آنها تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاکیزه ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. 1



1-ذکر تسبیحات اربعه:

1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. 2

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می باشند.3



2- تسبیح (سبحان الله)

1ـ شخصی از امام علی علیه السّلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می فرستند.

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:...و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می گوید و ...4

3ـ امیرالمؤمنین علیه السّلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح (سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع می نماید.5



                                           
ادامه مطلب...

[ شنبه 90/7/2 ] [ 9:39 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

در سایت رسمی آیت الله بهجت پرسش و پاسخ هایی دیدم که فکر کردم برای خیلی از ما ممکنه دانستنش ضروری بشه گویا توصیه ی همیشگی ایشان به افرادی که مراجعه می کردند این بوده که به آنچه می دانید عمل کنید آنچه نمی دانید را به شما خواهند آموخت


شاید قدم اول برای حرکت در این مسیر نورانی که برای ان به اینجا آمده ایم دانستن جواب بعضی از این سوالات باشد

با هم بخوانیم:

راه خداشناسی

سوال: راه خداشناسی چیست؟ اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.ج: راه خداشناسی، خودشناسی است؛
می دانیم خود، خود را نساخته ایم و نمی توانیم؛

دیگری اگر مثل ما است، خود را و ما را نساخته و نمی تواند بسازد؛

پس قادر مطلق، ما را آفریده و او خداست؛ راه قربش، «شکر منعم»، به طاعت اوست و مشقت آن ابتدائی است، چندی نمی گذرد، برای طالبین، قرب او از هر حلاوتی شیرین تر است.


آلودگی به پستیهای درونی و بیرونی
سوال: ما آلوده به پستیهای درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.

ج: بسمه تعالی- زیاد بگوئید «استغفر الله» و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. « داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار ». ( کنز العمال، ج 1، ص 479 ).

راه سیر و سلوک برای قرب خداوند

سوال:  این جانب تصمیم دارم که به خداوند، قرب پیدا کنم و سیروسلوک داشته باشم، راه آن چیست؟

جواب: بسمه تعالی- چنانچه طالب، صادق باشد، «ترک معصیت»، کافی و وافی است برای تمام عمر، اگر چه هزار سال باشد.

لزوم وجود استاد برای قرب به خداوند
سوال: این جانب تصمیم دارم که قرب الهی پیدا کنم، لطفاً مرا راهنمایی فرمائید؛ آیا این کار نیاز به استاد دارد؟

ج: بسمه تعالی- استاد، علم است و معلم، واسطه است؛ عمل به معلومات بنمایید و معلومات را زیر پا نگذارید، کافی است:
« حضرت صادق(ع) فرمودند: من عمل بما علم، ورثه الله علم ما لا یعلم: کسیکه به دانسته خود عمل کند، خداوند علم به آنچه که نمی داند نیز به او خواهد داد. بحارالانوار، ج78، ص189 »،

 ( و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: و حتماً آنان را که در راه ما تلاش و مجاهدت کنند، به راه های خود هدایت می کنیم. عنکبوت/69 ) .

 اگر دیدید نشد، بدانید نکرده اید. ساعتی در شبانه روز مخصوص علوم دینیه بنمایید.


حضور قلب در نماز

سوال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب چگونه حاصل می شود؟

ج: بسمه تعالی- اگر مقصود حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبه تحصیل می شود و از آن جمله، تبدیل فرادی به جماعت است. و تحصیل حضور قلب به این می شود که در اوقات غفلت به خودش فشار نیاورد و در اوقات حضور اختیاراً آن را از دست ندهد.



خشوع در نماز
سوال: برای اینکه در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟

ج: در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه کردن که عمل را با تمامیّت مطلقه انجام بدهید.


درمان عصبانیت
سوال: برای درمان عصبانیت چه کنیم؟

ج: با عقیده کامل زیاد «صلوات» فرستادن. ( اللهم صل علی محمد و آل محمد ).



علاج غرور

سوال: جهت علاج غرور، چه راهی را توصیه می فرمایید؟

ج: بسمه تعالی- اکثار «حوقله» علاج غرور است.
( إکثار «حوقله» یعنی: زیاد گفتن « لا حول و لا قوه الا بالله » )



درمان وسواس
سوال: این جانب به وسواس، مبتلا هستم، لطفاً جهت بر طرف شدن آن، مرا راهنمایی فرمایید؟
ج: اکثار تهلیل، علاج وسواس است.
( کثار« تهلیل» یعنی: زیاد گفتن « لا اله الا الله» )


کم خوردن

سوال: مدتی است شیطان و هوای نفس در تزکیه بطن و لسان، کم خوری، کم گفتن و کم خوابیدن اذیتم می کند، برای رفع این معایب چه کنم؟

ج: بسمه تعالی- گوی سبقت را نماز شب خوانها ربودند مخفیانه؛ ترتیبی برای تقلیل طعام ذکر می شود (إن شاء الله). هر چه را که قصد دارید بخورید، اول جدا نماید، مثلا" در سینی جداگانه و قناعت هم نکنید، آن وقت فقط از آن میل کنید. این را باید عمل نمایید تا معلوم گردد.



تنبلی و کسالت در عبادات

سوال: برای رفع تنبلی و کسالت در عبادات چه باید کرد؟
ج: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شوید؛ و در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات نمایید.


درمان ریا
سوال: گاهی اوقات در عبادات ریا می کنم و بعداً سخت رنج می برم، علاج آن چیست؟

ج: بسمه تعالی- علاج این است که ریا بکند، ولی اگر در مقابل شاه و گدا است، ریا برای شاه بکند؛ فافهم إن کنت من أهله.



رفع سوء ظن
سوال: برای رفع سوء ظن چه کنیم؟
ج: سوء ظن به اعدی الاعداء که دشمن داخلی و نفس است، شاغل و مانع از سوء ظن به غیر است.



بهترین و بالاترین ذکر

سوال: بهترین ذکر، چه ذکری است؟

ج: بالاترین ذکر به نظر حقیر، « ذکر عملی » است، یعنی « ترک معصیت در اعتقاد و در عمل »؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.

نماز شب

سوال: 1- برای توفیق نماز شب چه کنیم؟

ج: با قرائت آیه آخر «کهف» و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می شود. [: قبل از نیمه شب به جا آورده می شود.]

سوال: 2- در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟


ج: بسمه تعالی- کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن) نشدید، قضای آن را بجا بیاورید.


پایگاه رسمی آیت الله بهجت

پ.ن. 1: شادی روحشون صلوات

پ.ن.2: از خدا خواهیم توفیق عمل

3: برای هم دعا کنیم


[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 8:7 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]





شاید بعضی ازشما دیده باشیدبرخی ائمه جماعات دررکوع آخر نمازشان این ذکر رامیگویند:«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم». این دستورالعملی است که خود آقا امام عصر(عج الله)دردیدار باآیت الله مرعشی نجفی به ایشان فرمودندکه دررکوع های نماز بویژه رکوع اخر تاکید کردند بخوانید


ترجمه آن ذکر این است:بارالها درودبرمحمدوآلش بفرست وبرعجز وناتوانی مارحم کن وبه حق محمد وآل او به داد ما برس

اما ماجرای ملاقات آیت الله مرعشی نجفی باامام زمان(عج)



دیدار یار غائب - ملاقات حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی، قدس سره
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت،علیهم السلام، در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدارجمال مولایمان بقیة الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه،داشتم با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر،علیه السلام، را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم.
تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم تصادفا در این شب رفتنم از نجف به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود نزدیک شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصا از زیادی قطاع الطریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم.
ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان وسکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سؤال کرد:
کجا قصد داری؟
گفتم: مسجد سهله.



فرمود: به چه جهت؟
گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر،علیه السلام.
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجدکوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم داخل مسجدشده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که،مثل آن بود که دیوار و سنگها با او آن دعا را می خواندند;احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری.
پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و درآن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چله زمستان و سرمای زننده ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟طبق دستور آقا شام خوردم.
سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم.
داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده درمقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتداکردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟
بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:
ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟
گفتم: می مانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق، علیه السلام، نشستیم.
به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟
در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم.
این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم؟
1. در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب فرمود:
ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟
گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم: «استخیر الله برحمته خیرة فی عافیة » پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا بماند بداست و اگر یکی ماند خوب است.
فرمود: برای این استخاره، باقی مانده ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراحکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می شوداستخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد کشف می شودکه استخاره اول میانه است.
به حسب قواعد علمیه می بایست دلیل بخواهیم و آقاجواب دهد به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرداین قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.
2. از جمله مطالب در این جلسه تاکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم بعداز نماز عصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک.
3. دیگر اینکه تاکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.
4. تاکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این دعا رابخوان:
«اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین ».
5. و دیگر تاکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع درنمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر:

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم».
6. در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلی فرمود:
تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
7. تاکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند و لکن یاد از آنهانمی کنند.
8. تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را درعمامه قرار دادن چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع اینچنین رسیده است.
9. تاکید بر زیارت سید الشهدا، علیه السلام.
10. دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را ازخدمتگزارن شرع.
11. پرسیدم: نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟
فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی.
گفتم: نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟
فرمود: تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعامی کنند.
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف.
دعا فرمودند.

در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطرحاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد به ذهنم رسید چه شبی بود واین سید عرب کیست که اینهمه با فضیلت است؟ شایدهمان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه می کردم تا صبح شد، چون عاشقی که بعد ازوصال مبتلا به هجران شود.

این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می آید بهت زده می شوم.

 

منبع کلوب


[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 8:0 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]


Weblog Theme By :: Nima Eskandari :: Www.javanskin.ir  ::  Khamenei.ir

درباره وبلاگ

پیغام مدیر : ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض می کنم . امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده ی شما قرار گیرد . نقطه نظرات خود را برای بهبود وبلاگ مطرح نمایید . متشکرم السلام علیک یااباعبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهارو لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمه الله و برکاته .... .
لینک های مفیـــد
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 353517