سفارش تبلیغ
صبا ویژن

***به اسبفروشان (اشوشان) خوش آمدید***
لینک دوستان
لینک های مفید
حمایت میکنیم

          

به تاخیر نیانداختن افطار 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛ مردم، تا وقتى که زود افطار مى‏کنند، در نیکى‏اند.    

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛ افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.     

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛ از دین‏شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.  

اول نماز، بعد افطار

تهذیب الأحکام عن زرارة و فضیل عن الإمام الباقر علیه‏السلام: «فی رَمَضانَ تُصَلّی ثُمَّ تُفطِرُ ، إلاّ أن تَکونَ مَعَ قَومٍ یَنتَظِرونَ الإِفطارَ، فَإِن کُنتَ مَعَهُم فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر ثُمَّ صَلِّ، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ.»    

قُلتُ: ولِمَ ذلِکَ؟ قالَ: «لِأَنَّهُ قَد حَضَرَکَ فَرضانِ: الإِفطارُ وَالصَّلاةُ، فَابدَأ بِأَفضَلِهِما، و أفضَلُهُمَا الصَّلاةُ.»   

ثُمَّ قالَ: «تُصَلّی و أنتَ صائِمٌ فَتُکتَبُ صَلاتُکَ تِلکَ فَتُختَمُ بِالصَّومِ، أحَبُّ إلَیَّ.»(4)   

از امام باقر علیه‏السلام روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز مى‏خوانى و سپس افطار مى‏کنى، مگر آن که با گروهى باشى که منتظر افطارند. اگر با آنان بودى، بر خلاف آنان عمل نکن؛ افطار کن و سپس نماز بخوان، وگرنه اوّل، نماز بخوان.» گفتم: براى چه؟   

فرمود: «براى آن که دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز که برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى که روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»  

 

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: تُقَدِّمُ الصَّلاةَ عَلَى الإِفطارِ، إلاّ أن تَکونَ مَعَ قَومٍ یَبتَدِئونَ بِالإِفطارِ فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر مَعَهُم، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ؛ فَإِنَّها أفضَلُ مِنَ الإِفطارِ، و تُکتَبُ صَلاتُکَ و أنتَ صائِمٌ أحَبُّ إلَیَّ. (5) ؛ نماز را بر افطار مقدّم مى‏دارى، مگر آن که با گروهى باشى که اوّل، افطار مى‏کنند. پس با آنان مخالفت نکن و با ایشان افطار کن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا که بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته مى‏شود و این نزد من، محبوب‏تر است.        

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: یُستَحَبُّ لِلصّائِمِ ـ إن قَوِیَ عَلى ذلِکَ ـ أن یُصَلِّیَ قَبلَ أن یُفطِرَ(6)؛  براى روزه‏دار، مستحب است که اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند.    

 

 امام باقرعلیه السلام فرمود: «براى آن که دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز که برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى که روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»

  

- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن رجاء بن أبی الضحّاک ـ فی وَصفِ صَومِ الإِمامِ الرِّضا علیه‏السلام ـ  کانَ ـ إذا أقامَ فی بَلدَةٍ عَشَرَةَ أیّامٍ ـ صائِما لا یُفطِرُ، فَإِذا جَنَّ اللَّیلُ بَدَأَ بِالصَّلاةِ قَبلَ الإِفطارِ(7)؛ عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاک، در توصیف روزه امام رضا علیه‏السلام نقل می‌کند: هر گاه در شهرى دَه روز مى‏ماند، روزه بود و افطار نمى‏کرد. پس چون شب فرا مى‏رسید، اوّل پیش از افطار، نماز مى‏خواند.   

- و قَد رُوِیَ أیضا فی ذلِکَ أنَّکَ إذا کُنتَ تَتَمَکَّنُ مِنَ الصَّلاةِ و تَعقِلُها و تَأتی بِها عَلى حُدودِها قَبلَ أن تُفطِرَ، فَالأَفضَلُ أن تُصَلِّیَ قَبلَ الإِفطارِ، ...(8) ؛ روایت شده که: هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن که افطار کنى، بخوانى، بهتر آن است که قبل از افطار کردن، نماز بخوانى؛ و اگر از کسانى بودى که دلت پیش افطار کردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏کرد، اوّل، افطار کن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این که شرط است که پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود که وقت نماز بگذرد.     

صدقه دادن

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسکینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ الله‏ُ لَهُ ذَنبَهُ، و کَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر کس پیش از افطار کردن، گِرده‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى‏آمرزد و براى او ثواب آزاد کردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل را مى‏نویسد. 

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا کانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا کانَ عِندَ المَساءِ أکَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَکونُ ذلِکَ عَشاءَهُ، صَلَّى الله‏ُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود که امام سجّاد علیه‏السلام هر روز که روزه مى‏گرفت، دستور مى‏داد که گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر که مى‏شد، بر روى دیگ‏ها خم مى‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس کند. سپس مى‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشک مى‏آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!   

قرائت سوره مبارکه قدر

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» عِندَ فُطورِهِ و عِندَ سَحورِهِ، کانَ فیما بَینَهُما کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ الله‏ِ تَعالى(11) ؛ هر کس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره «إنّا أنزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون کسى خواهد بود که در راه خدا به خون خویش آغشته است.              

 

دعا کردن

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزه‏دار، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب است.        

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِکُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:   

یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزه‏دارى، یک دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار کند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن که آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»  

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لِکُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب دارد، که آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

روایت شده شده که : هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن که افطار کنى، بخوانى، بهتر آن است که قبل از افطار کردن، نماز بخوانى؛ و اگر از کسانى بودى که دلت پیش افطار کردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏کرد، اوّل، افطار کن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این که شرط است که پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود که وقت نماز بگذرد.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند که دعایشان رد نمى‏شود: روزه‏دار، تا آن که افطار کند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستم‏دیده.   

   - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: ... وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند که دعایى از آنان رد نمى‏شود، تا آن که درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یکی از آنان) روزه‏دار، تا آن که افطار کند.    

 

خواندن دعای پیش از افطار 

              ماه رمضان

- إنَّ النَّبِیَّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کانَ إذا أفطَرَ قالَ:   

بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، هر گاه افطار مى‏کرد، مى‏گفت:   

«به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.» 

- عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: کانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ یَقولُ:   

اللّهُمَّ لَکَ صُمنا و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏کرد، مى‏گفت:   

«خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار کردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»    

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِکُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل:   

بِاسمِ الله‏ِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلَیکَ تَوَکَّلتُ، سُبحانَکَ و بِحَمدِکَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیک یکى از شما که روزه است، غذایى آوردند، بگوید:   

«به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم و بر تو توکّل نمودم. تو منزّهى و تو را مى‏ستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»   

- عمل الیوم واللیلة عن معاذ: کانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ قالَ:   

الحَمدُلله‏ِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مى‏کرد، مى‏گفت: «سپاس، خدایى را که مرا یارى کرد تا روزه گرفتم و روزى‏ام داد تا افطار کردم.»   

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِرَحمَتِکَ الَّتی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزه‏دار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت که هر چیز را فرا گرفته است، مى‏خوانم که گناهانم را بیامرزى.»   

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب دارد، که آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُکَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بنده‏اى نیست که روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن که از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى که مادرش او را زاده است.     

 

 - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیه‏السلام بِفِطرِهِ إلَیهِ ... فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:   

بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمنا و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیه‏السلام، افطارى را نزد وى آورد... . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار کردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»

 

- قال الإمام الکاظم عن آبائه علیهم‏السلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِکَ: «اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلَیکَ تَوَکَّلتُ» یُکتَب لَکَ أجرُ مَن صامَ ذلِکَ الیَومَ(24) ؛ امام کاظم علیه‏السلام به نقل از پدرانش علیهم‏السلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم و بر تو توکّل نمودم» تا برایت پاداش کسى را بنویسند که آن روز را روزه داشته است.        

 

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَکَ صُمنا بِتَوفیقِکَ و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا بِأَمرِکَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ الله‏ُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ (25)؛ هر کس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزى‏ات افطار کردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، کاستى‏هایى را که او با گناهانش بر روزه‏اش وارد کرده، مى‏آمرزد. 

                                      ماه رمضان

افطار با خرما یا کشمش یا شیرینى یا شیر یا آب وِلَرم 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى که روزه‏دار، افطارش را با آن آغاز مى‏کند، کشمش یا چیزى شیرین است.   

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛‌ اوّلین چیزى که پیامبر خدا روزه‏اش را با آن افطار مى‏کرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشک.) 

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر کس با خرماى حلال افطار کند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مى‏شود.      

  

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمى‏یافت، با آب افطار مى‏کرد.   

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هیچ بنده‏اى نیست که روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن که از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى که مادرش او را زاده است. 

 - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُکَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِکَ کُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و کانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالکَبِدَ، ...(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏کرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مى‏کرد و اگر نمى‏یافت، با شِکر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مى‏کرد و مى‏فرمود: «معده و کبد را تمیز مى‏کند و بو و دهان را خوش‏بو مى‏سازد و دندان‏ها را محکم مى‏کند و سیاهى چشم را تقویت مى‏کند و مردمک چشم را پر نور مى‏سازد و گناهان را کاملاً مى‏شوید و هیجان و رگ‏ها و صفراى غالب را مى‏نشاند و بلغم را قطع مى‏کند و حرارت معده را آرام مى‏کند و سردرد را مى‏برد.»

 

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: إنَّ عَلِیّا علیه‏السلام کانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیه‏السلام خوش مى‏داشت که با شیر، افطار کند.   

 

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگى‏ها را از دل مى‏شوید.    


[ جمعه 87/6/15 ] [ 6:24 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

حلول ماه مبارک رمضان , ماه خدا , ماه استغفار , ماه ریزش رحمات الهی بر امت مبارک باد


[ سه شنبه 87/6/12 ] [ 7:22 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

به نام الله

سلام

سالروز ولادت مولود کعبه حضرت امیر المومنین علی ع را به تمام ارادتمندان آن امام عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم

عید همگی مبارک برای روز ولادت مولود کعبه چه چیزی بهتر از تصاویر جدیدی از کعبه؟

امروز برای این عید بزرگ به تازگی از خانه خدا گرفته اند  را تقدیم حضورتان می کنم به علاوه ی لینک سیره و زندگی امام علی ع از سایت الشیعه که این لینک را می توانید از اینجا باز کنید.

سیره امام علی ع 

تصاویر حرم امام علی ع در نجف اشرف

این هم از تصاویر که تقدیم حضورتان می گردد

کعبه 1387  کعبه 1387  کعبه 1387  کعبه 1387  کعبه 1387

التماس دعا


[ چهارشنبه 87/4/26 ] [ 9:23 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

یا زهرا

یه روز یه باغبونی ، یه مرد آسمونی
نهالی کاشت میون باغچه مهربونی
می ‌گفت سفر که رفتم یه روز و روزگاری
این بوته یاس من می مونه یادگاری

هر روز غروب عطر یاس تو کوچه‌ها می‌پیچید
میون کوچه باغا ، بوی خدا می ‌پیچید
هر روز غروب عطر یاس تو کوچه‌ها می‌پیچید
میون کوچه باغا ، بوی خدا می ‌پیچید

اونایی که نداشتن از خوبیا نشونه
دیدن که خوبی یاس ، باعث زشتیشونه
عابرای بی‌احساس پا گذاشتن روی یاس
ساقه‌هاشو شکستن آدمای ناسپاس

یاس جوون بگمون ، تکیه زدش به دیوار
خواست بزنه جوونه ، اما سر اومد بهار
یه باغبون دیگه شبونه یاس رو برداشت
پنهون ز نامحرما تو باغ دیگه‌ای کاشت

هزار ساله کوچه‌ها پر میشه از عطر یاس
اما مکان اون گل مونده هنوز ناشناس
هزار ساله کوچه‌ها پر میشه از عطر یاس
اما مکان اون گل مونده هنوز ناشناس


[ دوشنبه 87/3/6 ] [ 8:27 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پایگاه اطلاع رسانی خود درباره علت حرام بودن موسیقی در اسلام توضیح داده است.
ایشان در پاسخ به سووالی که چرا اسلام موسیقى را حرام کرده و فلسفه حرمت آن چیست؟!می گویند:گرچه رواج فوق العاده انواع موسیقى مانع از آن است که بسیارى از افراد در این باره درست فکر کنند و منطقى بیندیشند و مطابق طرز تفکّر نادرستى که عدّه اى به آن سخت پایبندند (متداول شدن هر چیز را دلیل بر بى عیب بودن آن مى گیرند) حاضر به مطالعه در اطراف اثرات شوم و زیانبار موسیقى نیستند.

ولى افراد واقع بین هیچ گاه به این مقدار قناعت نخواهند کرد و براى پى بردن به واقعیّت ها، على رغم شیوع آنها همواره مى کوشند و مطالعه مى کنند:

موسیقى از چند نظر قابل مطالعه است:
1- از نظر زیان هاى جسمى و اثرات شومى که روى دستگاه اعصاب انسان مى گذارد آقاى «دکتر ولف ادلر» پروفسور دانشگاه کلمبیا مى گوید:
«بهترین و دلنوازترین نواهاى موسیقى، شوم ترین آثار را روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد; مخصوصاً وقتى که هوا گرم باشد اثرات نامطلوب آن شدیدتر مى گردد»!

«دکتر آلکسیس کارل» فیزیولوژیست و زیست شناس معروف فرانسه مى نویسد:
«ارضاى وحشیانه شهوات ممکن است جلب نوعى اهمّیّت کند; ولى هیچ چیز غیر منطقى تر از یک زندگى به تفریح بگذرد نیست. کاهش عمومى هوش و نیروى عقل از تأثیر الکل، و بالاخره از بى نظمى در عادت، ناشى مى گردد; بدون تردید سینما و رادیو در این بحران فکرى سهیمند».

بطور کلّى باید موسیقى را در ردیف موادّ مخدّر شناخت; زیرا آثار تخدیرى آن به هیچ وجه قابل انکار نیست; و تخدیر انواع و اقسامى دارد و بشر مى تواند از طرق مختلف اعصاب خود را تخدیر کند.

گاهى تخدیر به وسیله خوردن است; مانند نوشابه هاى الکلى که تخدیر شدیدى در اعصاب به وجود مى آورد و نیروى درک و عقل انسان را از کار مى اندازد.
گاهى تخدیر به وسیله استنشاق از بینى در بدن ایجاد مى شود، مانند گرد هرویین که از طریق بینى وارد بدن شده، اعصاب را براى مدّتى تخدیر مى کند.
و براى بسیارى از بیمارانى که احتیاج به تخدیر دارند از طریق تزریق موادّ مخدّر در رگ انجام مى گیرد.

گاهى همین تخدیر از مجراى گوش صورت مى پذیرد و استماع موسیقى و «کنسرت» در اعصاب شنونده اثر تخدیرى ایجاد کرده و زمانى آن چنان شدید مى شود که انسان را مانند افراد بهت زده، از حالت طبیعى بیرون آورده توجّه او را از همه چیز سلب مى کند.

با توجّه به این نکته، تصدیق خواهید نمود که موسیقى مخدّرى بیش نیست و تمام و یا بسیارى از عیوب و مضرّات تخدیر را داراست.

اصولا لذّت فوق العاده اى که افراد از آن مى برند به خاطر همین اثر تخدیرى است. گاهى این اثر تخدیرى بقدرى قوى است که انسان عقل و هوش خود را آن چنان از دست مى دهد که دست به حرکات غیر عادى مى زند.

مثلا، وقتى تخدیر موسیقى قوى گردید، قدرت قضاوت صحیح از انسان سلب مى گردد. دیگر نمى تواند خوب و بدن را در حدّ واقعى خود درک کند. چه بسا وقتى تحت تأثیر عوامل مرموز کشش هاى صوتى قرار گرفت و عقل و اندیشه و نیروى تشخیص او اسیر جذبه آهنگ هاى تند موسیقى گردید، بسیارى از اعمال ناشایست که در حالت عادى آن را شایسته شأن و انسانیّت خود نمى داند، مرتکب مى گردد.

تصوّر نمى کنم این قسمت از گفتار ما احتیاج به ذکر مثال و بیان نمونه داشته باشد; زیرا هر فرد بیدارى توجّه دارد که رقص هاى دسته جمعى و شب نشینى هایى که مردان بیگانه با زنان بیگانه به پایکوبى و دست افشانى مشغول مى گردند، همواره توأم با آهنگ هاى تند موسیقى بوده و ارتعاش اصوات موسیقى آن چنان سرپوشى بر روى عقل و ادراک افراد مى گذارد که انجام دادن هرگونه عمل دور از مقام انسانیّت براى آنها سهل و آسان است.

چه تخدیرى بالاتر از این! وقتى که انسان تحت نفوذ زیر و بم آهنگ موسیقى قرار گرفت، یک نوع رخوت و سستى بر اعصاب مستولى شده و از مفاهیم انسانى جز شهوترانى، عشقبازى و جمال پرستى چیزى در برابر دیدگان بى فروغ عقل وى مجسّم نمى گردد; و آن چنان سرپوش روى ادراک و نیروى خرد گذارده مى شود که مفاهیم مقدّسى به نام رحم، مرّوت، عفّت حیا، امانت، مساوات، برادرى، مجد و عظمت، کوشش و فعّالیّت، مبارزه و استقامت در راه هدف، به دست فراموشى سپرده مى شود.

جاى گفتگو نیست که از روز نخست، الکل و موسیقى از بزرگترین وسیله هوسرانى براى مردان و زنان شهوتران بود و در مواقع خاصّى براى تخدیر اعصاب به آن پناه مى بردند. درست است که اسلام هرگز انسان را از لذاید طبیعى باز نمى دارد، ولى از آن لذاید زودگذر که از طریق تخدیر اعصاب و تحریک غرایز شهوانى پیدا مى شود و انسان را از حالت طبیعى بیرون مى برد، جلوگیرى مى نماید.

مرزهاى اخلاقى موسیقى
آیا جاى گفتگوست که یکى از عوامل انحطاط اخلاقى همین صفحات و تصنیفهاست و آیا نوارهاى فریبنده و تحریک آمیز موسیقى به شیوع فساد و اعمال دور از عفّت دامن نمى زنند و آواز گرم زنان و دختران توأم با آهنگ هاى شهوت انگیز موسیقى، روحى عشقبازى را در جوانان ایجاد نمى کند؟!

وانگهى، آیا قلبى که مملوّ از نغمه هاى شهوت انگیز و تصنیف هاى عاشقانه گردید، در آن جایگاهى براى یاد خدا باقى مى ماند؟!
آیا دلى که در گرداب آوازهاى عاشقانه و ارتعاش امواج موسیقى فرو رفت مى تواند به فکر بینوایان و درماندگان باشد؟
آیا چیزى که پدید آورنده این عوامل سوء باشد مى تواند در یک شریعت آسمانى حلال گردد؟!

نتیجه این که: آهنگ هاى موسیقى هم آثار زیانبخش تخدیر اعصاب را دارد و هم از نظر اخلاقى یک سلسله شهوات را در انسان زنده مى کند.
از نظر بهداشتى نیز ثابت شده زیاد شدن مرگ و میرهاى ناگهانى در عصر ما عوامل و علل مختلفى دارد که یکى از آنها شیوع موسیقى است; زیرا موسیقى عامل هیجان است و هیجان یعنى به هم خوردن تعادل اعصاب مردمى که اعصابشان شب و روز زیر نغمه هاى گوناگون موسیقى بمباران مى شود، در آستانه سکته هاى قلبى و مغزى قرار مى گیرند.


[ جمعه 87/2/20 ] [ 8:27 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]
      

                             

                آیین خجسته میلاد پیامبر اسلام (ص) و امام صادق (ع) را به همه مسلما نان را تبریک عر ض می کنم.

      

            

 

                                    


[ چهارشنبه 87/1/7 ] [ 9:21 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

این عید سعید بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد !!!

غدیر خم
واقعه غدیر حادثه اى تاریخى نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. غدیر تنها نام یک سرزمین نیست. یک تفکر است، نشانه و رمزى است که از تداوم خط نبوّت حکایت مى کند. غدیر نقطه تلاقى کاروان رسالت با طلایه داران امامت است.
آرى غدیر یک سرزمین نیست، چشمه اى است که تا پایان هستى مى جوشد، کوثرى است که فنا برنمى دارد، افقى است بى کرانه و خورشیدى است عالمتاب.
           
داستان غدیر خم
سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می گشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می کردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.
نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: «ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد» پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می بندم, آنگاه می افزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتراست همه یک سخن می گویند خدا و پیامبرداناترند.

رسول گرامی می فرماید آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر.نیستم و همگان یک صدا جواب می دهند که چرا چنین است آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که:‌ «امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم» و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.

سندیت واقعه غدیر خم
مرحوم علامه امینى در کتاب الغدیر خود نام راویان حدیث غدیر را به ترتیب زمان زندگى ذکر کـرده اسـت:
در میان اصحاب رسول خدا (ص ) 110 نفر,.
در میان تابعین 84 نفر,
در میان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر,
در میان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر,
در میان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر,
در میان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر,
در میان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر,
در میان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر,
در میان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر,
در میان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر,
در میان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر,
در میان علماى قرن یازدهم هجرى 12 نفر,
در میان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر,
در میان علماى قرن سیزدهم هجرى 12 نفر,
در میان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفر
حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت از جمله در کتاب «مسند» امام احمد حنبل, در «سنن» ترمذى, «مسند احمد» و در «مستدرک» حافظ ابن عبداللّه حاکم نیشابورى به مضامین مختلف ذکر شده است.


غدیر خم

واقعه غدیر حادثه اى تاریخى نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. غدیر تنها نام یک سرزمین نیست. یک تفکر است، نشانه و رمزى است که از تداوم خط نبوّت حکایت مى کند. غدیر نقطه تلاقى کاروان رسالت با طلایه داران امامت است.
آرى غدیر یک سرزمین نیست، چشمه اى است که تا پایان هستى مى جوشد، کوثرى است که فنا برنمى دارد، افقى است بى کرانه و خورشیدى است عالمتاب.

                
مفهوم عید
هیجدهم ذی الحجه روز غدیر خم را مسلمین خصوصا شیعیان عید شمرده اند لغویون عید را از مشتقات ماده "ع و د" به معنای بازگشت می دانند و در نوروز بازگشت حیات را به پیکر سرد گرامی می دارند حیاتی که در هجوم خزان به سردی می گراید و در بیداد سرمای زمستان تا مرز نیستی پیش می رود تا آنجا که گویی هرگز نبوده است.

در مقام تطبیق این نکته با موازین مکتبی و مذهبی باید گفت عید آدمی بزرگداشت بازگشت حیات معنوی انسان است. در چنین باوری نوروز انسان روزی است که وی به خویشتن باز گردد و گمشده اش را دریابد. مثلا در ماه مبارک رمضان آدمی بعد از سی روز جهاد و مجاهده با نفس سرکش تمام ناخالصی های وجودش را ذوب می کند تا عبودیت ناب در آن تجلی کند و آنگاه عید فطر است. پس عید اسلامی بازگشت حیات است و تعیین آن بر عهده شرع اقدس غدیر بنا بر این تفسیر هر دو شرط را دارد یعنی هم بازگشت به خوبشتن است .و هم از طرف شرع مشخص شده است.غدیر بازگشت حیات دوباره اسلام است علاوه اینکه عید غدیر تشریع هم شده است در زیر به نمونه هایی از روایاتی که غدیر را عید شمرده اند اشاره می شود فرات بن ابراهیم کوفی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان به نقل از پیامبر اکرم فرمودند یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی روز غدیر بزرگترین عید امت من است حسن بن راشد می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم غیر از عید فطر و قربان برای مسلمانان عید دیگری هم هست فرمودند بلی و این عید از آن دو عید دیگر با فضیلت تر است گفتم کدام روز است فرمود روز هیجدهم ماه ذی حجه عید غدیر خم عرض کردم قربانت شوم در آن روز چه اعمالی انجام دهیم روزه بگیرید بر محمد و آلش صلوات بفرستید ...... یقین بدانید فرمودند انبیا علیهم السلام روزی که وصی خود را نصب می کردند امر می کردند که آن روز را جشن بگیرند وقتی به سیره ائمه و پیامبر اکرم مراجعه می شود در می یابیم که پیامبر و امیر مومنان و سایر ائمه با روز غدیر به عنوان یک عید برخورد کرده و مسلمانان را به تبریک و تهنیت گفتن به هم دعوت کرده اند امام حسن علیه السلام روز عید غدیر در کوفه مهمانی بزرگی برپا می داشتند.

امام علی با فرزندان و گروهی از پیروانش بعد از نماز برای شرکت در مجلس به منزل امام حسن علیه السلام می رفتند .و پس از اتمام مهمانی امام حسن علیه السلام هدایایی به مردم اعطا می فرمود .لذا این حرکت امام حسن علیه السلام موجب شد مردم به روز عید غدیر عادت کنند.



اعمال غدیر
حادثه غدیر حادثه بزرگی است و عید غدیر عیدی بزرگ و شاید شریفترین عید مسلمانان است. در بیان ائمه علیهم السلام برای این روز بزرگ اعمالی وارد شده است که به برخی از آنان اشاره می شود

1ـ تحکیم بیعت با ولایت
همانگونه که پیامبر اکرم بعداز نصب امام علی علیه السلام به امامت مسلمین به جماعت مسلمانان امر کرد که با او بیعت کنند در سالروز آن حماسه جاوید پیامبر تجدیدآن بیعت سفارش شده است. لذا زیارت امیرالمومنین و سایر ائمه مستحب است. به همین منظور ادعیه زیادی نیز وارد شده است

2ـ اظهار سرور و شادمانی
در وصف شیعه و شیعیان گفته شده است که به شادی ما ائمه شادند و به حزن ما محزون و مسلم است که عید غدیر شادی بخش ترین عید ائمه است و شادمانی شیعه در این روز فرض است و هارون گوید در روز هیجدهم ذی حجه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم که فرمود حقا که روز غدیر روز عید فرح و سرور است در روز عید غدیر اظهار فرح و امیر المومنین علی علیه السلام نیز فرمودند :
در روز عید غدیر اظهار فرح وشادمانی کنید و برادران مسلمان خود را نیز شاد گردانید

3ـ مصافحه کردن
مصافحه یا دست دادن از آداب اسلامی است و در روز عید غدیر به آن تاکید بیشتری شده است. امام علی علیه السلام فرمودند روز عید غدیر هنگامی که یکدیگر را ملاقات می کنید با هم مصافحه کنید.
ذکر مخصوص این روز نیز هنگام مصافحه سفارش شده است الحمد لله الذی جعلنا من التمسکین بولایت امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام ترجمه سپاس خدای را که ما را از جمله درآویختگان به ولایت امیرالمومنین علی و ائمه علیهم السلام قرار داد

4ـ پیمان اخوت و برادری
از برنامه های اسلام ایجاد اخوت و برادری است. و به همین منظور پیامبر اکرم بین مسلمانان مهاجرین و انصار پیمان برادری بست و با پیمان اخوت علی را با خویش برادر نمود و در برخی از زیارات که خطاب به پیامبر می خوانیم السلام علیک و علی اخیک علی بن ابیطالب علیه السلام یعنی سلام بر تو و برادرت علی اشاره به همین برادری است پیمان برادری و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدیر است و صیغه مخصوصی دارد که در مفاتیح الجنان آمده است

5ـ احسان و انفاق
احسان و انفاق از دستورات ویژه اسلامی است اما در ایام بزرگ مثل عید غدیر بر آن تاکید بیشتری شده است در سیره امام حسن علیه السلام است که ایشان روز عید غدیر مهمانی می داد و شخص امام علی علیه السلام نیز در آن مراسم شرکت می کرد

6ـ صله رحم
صله رحم از پسندیده ترین آداب اسلامی است و شرع مقدس اسلام بر مطلب تاکید فراوان نموده است. اما در روز عید غدیر بر این نکته سفارش بیشتری شده است امام صادق علیه السلام می فرماید از کارهایی که در روز عید غدیر مستحب است صله رحم است

7ـ رفع حاجت مومنان
رفع حاجت مومنان از جمله اعمالی است که اسلام برای آن ارزش خاصی قائل شده است. و ائمه آن را از چند طواف برتر می دانند. در روز غدیر این عمل فضیلت بیشتری دارد. امام علی علیه السلام فرمودند
کسی که مومنان را در روز غدیر تکفل کند نزد خدای متعال من ضامنش هستم که از کافر شدن و پریشان شدن در امان باشد یعنی رفع حاجت مومنان سبب عاقبت به خیری است .

8ـ غسل کردن و لباس نو پوشیدن
امام صادق علیه السلام فرموده اند در روز عید غدیر پاکیزه ترین لباسهای خود را بر تن بپوش. با غسل طهارت معنوی حاصل می شود و با نظافت طهارت ظاهری

9ـ تشکیل اجتماع
در روز عید غدیر به جهت یادآوری روزی که پیامبر به امر خداوند علی علیه السلام را به امامت امت اسلامی نصب کرد بجاست در مراکزگوناگون گردآییم و به یاد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشیم. ائمه سفارش کرده اند که به جهت یادآوری مقام محمد صلوات الله علیه و آل او علیهم السلام اجتماعات تشکیل بشود .و خود نیز از این گونه اجتماعات برپا می داشتند .

10ـ دعا روزه و عبادت
روزه و دعا از اعمالی است که در همه اعیاد مورد سفارش و تاکید است خاصه در روز عید غدیرحسن بن راشد گوید از امام صادق علیه السلام درباره عید غدیر پرسیدم و حضرت فرمود این عید از عید قربان و فطر برتر است. آن روز را روزه بگیرید و بر محمد و آلش زیاد صلوات بفرستید.

عکس بر گرفته شده از سایت تبیان


[ پنج شنبه 86/10/6 ] [ 10:32 صبح ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

شیطان اولین کسی بود که بعضی کارها را مرتکب شد و پیش از او کسی آن کارها را انجام نداده بود و آنها از این قرارند:
- اولین کسی که قیاس نمود و خود را از حضرت آدم (ع) برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاک در حالی که آتش از خاک بالاتر است.
- اولین کسی که در پیشگاه با عظمت الهی تکبر نمود و به دستور خالق خود عمل نکرد.
- اولین کسی که معصیت و نافرمانی خدا را کرد و آشکارا با او مخالفت نمود.
- اولین کسی که به دروغ گفت :خدا گفته از این درخت نخورید ، چون درخت جاوید است و اگر کسی از آن بخورد تا ابد زنده می ماند و با خدا شریک می شود.
- اولین کسی که قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصیحت می کنم.
- اولین کسی که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.
- اولین کسی که منبر رفت و برای ملائکه سخنرانی کرد.
- اولین کسی که به خدا مشرک شد.
- اولین کسی که غنا و آواز خواند ، همان زمانی که آدم (ع) از درخت نهی شده خورد.

- اولین کسی که از خوشحالی سرود خواند و آن هنگامی بود که آدم به زمین آمد.
- اولین کسی که نوحه خواند و گریست ؛ چون او را به زمین فرستادند ، به یاد بهشت و نعمتهای آن نوحه و گریه کرد.
- اولین کسی که لواط کرد و لواط داد ؛ چون زمانی که به میان قوم لوط آمد خود را در اختیار آنان قرار داد تا با او لواط کنند.
- اولین کسی که دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم (ع) را با آن در آتش اندازند.
- اولین کسی که دستور ساختن حمام را در زمان حضرت سلیمان (ع) داد تا نظافت کنند.
- اولین کسی که دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد ، برای اینکه
موهای اضافی پای بلقیس پادشاه سبا را از میان ببرند.
- اولین کسی که دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان (ع) آن را روی خندق گذارد و بلقیس را آزمایش کند.
- اولین کسی که دستور ساختن صابون را داد تا مردم بدن و لباس خود را بشویند.
- اولین کسی که دستور ساختن آسیاب را داد تا مردم گندم های خود را آرد کنند.
- اولین کسی که با ابوبکر بیعت کرد تا مردم را منحرف کند و از مسیر حق برگرداند.
- اولین کسی که عبادت و بندگی او ، فرشتگان را به تعجب آورد.
- اولین کسی که به خدای خود اعتراض کرد.
- اولین کسی که شبیه شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق کرد.
- اولین کسی که سحر و جادو کرد و آن دو را به مردم یاد داد.
- اولین کسی که ساز درست کرد و خود آن را نواخت.
- اولین کسی که برای زیبایی زلف گذاشت.
- اولین کسی که برای مخالفت با پیامبران ریش خود را تراشید.
- اولین کسی که برای مست شدن مردم شراب درست کرد.
- اولین کسی که ساختن آلات لهو و لهب را به قابیل آموخت.
- اولین کسی که وقتی وارد جهنم می شود ،خطبه می خواند.
- اولین کسی که مکر و حیله و خدعه نمود.
- اولین کسی که نقاشی کرد و چهره کشید.
- اولین کسی که آتش حسدش شعله ور شد.
- اولین کسی که به ناحق مخاصمه و جدال کرد.
- اولین کسی که خدای تعالی به او لعنت نمود و او از ناراحتی فریاد کشید.
- اولین کسی که به خدا کفر ورزید.
- اولین کسی که گریه دروغی نمود.
- اولین کسی که عبادت و خلقت خود را ستود.
- اولین کسی که صورت های مجسمه و بت را ساخت.
- اولین کسی که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل او را لعنت کردند.
- اولین کسی که از ترس ملائکه فرار کرد و خود را مخفی نمود.
- اولین کسی که دستور مساحقه داد. امام باقر(ع) فرمود : وقتی خواسته ابلیس در قوم لوط عملی شد ، خود را به صورت زن درآورد و سراغ زنان آمد و گفت : آیا مردان شما با هم لواط می کنند؟ در جواب گفتنند : آری . دستور داد شما نیز با هم مساحقه کنید.

[ یکشنبه 86/10/2 ] [ 2:58 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]
راجع به ازدواج ابلیس که چه موقع بوده و با چه کسانی ازدواج نموده و همسر او چگونه پیدا شده و دختر چه کسی است؟ دو نقل قول شده :

مجمع البحرین در لغت شیطان می نویسد : وقتی خداوند متعال ، اراده کرد که برای ابلیس همسر و نسلی قرار دهد غضب را بر وی مستولی ساخت و از غضب او تکه آتشی پیدا شد ، از آن آتش برای او همسری آفرید.

در نقل دیگری آمده : ابلیس - که اسم اولی او عزازیل است - از همان اَوان جوانی ، در میان قوم خود مشغول عبادت و بندگی خداوند بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسید .

وقتی تصمیم به ازدواج گرفت با دختر « روحا » به اسم « لَهبا » که آن هم از طایفه جن بود ، ازدواج نمود . بعد از آن که این دو با هم ازدواج کردند ، فرزندان زیادی از آن ملعون به وجود آمد که از شمارش بیرون رفت ، به طوری که زمین از آنها پر شد . همه آن ها مشغول عبادت شدند و مدتی طولانی ، خدا را ستایش نمودند . در میان ایشان عبادت و بندگی خود ابلیس از همه آنها بیشتر بود . از همین جهت ، بعد از آنکه خداوند اختلاف و خونریزی را در میان طایفه جن و نسناس ( طایفه ای به جای انسان فعلی بودند ) دید، هر دو طایفه را هلاک کرد.
 
و از میان آن طایفه فقط طایفه ابلیس را نگاه داشت . بعداً فرشتگان او را به آسمان بردند . آن ملعون هم ، در آسمان اول مدتی در میان ملائکه ، خدا را عبادت کرد بعد به آسمان دوم و سوم تا آسمان هفتم پیش رفت و با ملائکه هر آسمان خدا را ستایش کرد تا وقتی خداوند آدم ( ع ) را خلق نمود و دستور سجده داد او هم سرپیچی کرد و رانده شد.
پس زن و فرزندان او هم جزء هلاک شدگان هستند . او بدون زن و فرزند به آسمان رفته و آن جا هم که احتیاج به زن نداشت ، بعد از بیرون آمدن از بهشت هم ، زنی برای او به وجود نیامد.

[ یکشنبه 86/10/2 ] [ 2:36 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

 

 

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

مد (صلوات الله علیه) فرمودند :

مَن نَسَی الصَلاة عَلیَ اخطَا طَریقَ الجنَةِ

کسی که صلوات بر من را فراموش کند راه بهشت را گم کرده است.

 

فرستادن صلوات بر روان پاک خاتم انبیا و اهل بیت ابراز ارادت و اظهار محبّت به آن بزرگواران است و براى فرستنده

 صلوات فواید بسیارى در بر دارد

رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرموده است :
ارفعوا اصوواتکم بالصلاة على فانها تذهب بالنفاق ؛
آواز خود را هنگام فرستادن صلوات بر من بلند کنید؛ زیرا که آن نفاق را خواهد برد

معاویة بن عمار مى گوید:
در محضر امام صادق - علیه السلام - نام برخى از انبیاء را به میان آوردم و بر او درود و صلوات فرستادم . امام صادق - علیه السلام - فرمودند: وقتى نام یکى از پیامبران را بر زبان آوردى ، صلوات خود را با نام محمد - صلى الله علیه و آله - آغاز کن ، و چنین بگو؛ على نبینا و آله و علیه السلام .
خود حضرت نیز در ادامه فرمود: درود خداوند بر محمد و آل او و جمیع پیامبران باد.

عمار ساباطى گوید:
من نزد امام صادق - علیه السلام - بودم ، مردى گفت : اللهم صل على محمد و اهل بیت محمد امام علیه السلام به او فرمودند: اى مرد! دایره را بر ما تنگ ساختگى آیا نمى دانى که اهل بیت همان پنج تن اصحاب کساء هستند و بس ؟
مرد پرسید: چگونه بگوییم ؟
فرمود: بگو اللهم صل محمد و آل محمد تا این کار ما و شیعیان ما نیز داخل باشیم .

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
من سم الورد الاحمر و لم یصل على و على آلى فقد جفایى
کسى که گل سرخ (گل محمدى ) ببوید و بر من و آل من صلوات نفرستد، بر من جفا کرده است

رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید:
ان اصل الناس من ذکرک عنده فلم یصل على
گمراه ترین انسان ها، کسى است که نام من پیش او بر زبان آید؛ ولى او بر من صلوات نفرستد.
 
محاسبة ثواب صلوات
رسول خدا (ص) فرمود : در معراج ، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد ( یعنی یک میلیون ) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد . آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد . تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم ، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم . رسول خدا (ص) فرمود : چیست ؟ عرض کرد : هر گاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبة ثواب صلوات عاجزم
 
  نوشتن صلوات
رسول خدا (ص) فرمود : هر کس در کتابی یا نوشته ای بر من صلوات بنویسد ، تا زمانی که نام در آن کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند .
صلوات ناقص
حضرت محمد (ص) فرمود : هر کس بر من صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد ، بوی بهشت به او نخواهد رسید ؛ در حالی که بوی بهشت از راه پانصد ساله استشمام می شود .

 صلوات جهت حاجت
حضرت محمد (ص) فرمود : صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجت های شماست و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند .
 

[ پنج شنبه 86/9/8 ] [ 5:16 عصر ] [ اسبفروشان ] [ نظرات () ]

Weblog Theme By :: Nima Eskandari :: Www.javanskin.ir  ::  Khamenei.ir

درباره وبلاگ

پیغام مدیر : ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض می کنم . امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده ی شما قرار گیرد . نقطه نظرات خود را برای بهبود وبلاگ مطرح نمایید . متشکرم السلام علیک یااباعبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهارو لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمه الله و برکاته .... .
لینک های مفیـــد
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 353525