***به اسبفروشان (اشوشان) خوش آمدید*** | ||
شخصى به حضور پیامبر اکرم (ص) آمد که هفت سؤال داشت و آنها را چنین مطرح کرد :
1چه چیزى سنگین تر از آسمان است ؟
2. چه چیزى پهناتر از زمین است ؟
3. چه چیزى غنى تر و پرمایه تر از دریا است ؟
4. چه چیزى سوزانتر از آتش است ؟
5. چه چیزى سردتر از زمهریر (هواى بسیار سرد)است ؟
6. چه چیزى سخت تر از سنگ است ؟
7. چه چیزى تلخ تر از زهر است ؟
پیامبر اکرم (ص) در پاسخ فرمود :
1سنگین تر از آسمان تهمت به انسان پاک است ،
2. وسیع تر از زمین حق است ،
3. غنى تر و بى نیازتر از دریا ، دل قانع است ،
4. سوزان تر از آتش ، شاه ستمگر است ،
5. سردتر از زمهریر نیاز به آدم پست است ،
6. سخت تر از سنگ ، دل منافق است ،
7. تلخ تر از زهر ، استقامت در برابر دشواری هاى روزگار است .
[ پنج شنبه 89/10/9 ] [ 3:0 عصر ] [ اسبفروشان ]
[ نظرات () ]
مسئله معراج طبق آیه اول سوره اسراء![]() سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (اسراء - 1) پاک و منزّه است آن (خدایى) که بندهاش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصى که اطرافش را برکت دادهایم شبانه بُرد، تا از نشانههاى خود به او نشان دهیم. همانا او شنوا و بیناست. بعضى از مفسران گفتهاند که تسبیح در این جا به معنى تعجب است، یعنى شگفتا، چگونه خدا شبانه بنده خویش را از مکه به بیت المقدس و از آنجا به آسمان عروج داد و بالا برد که این درست است، ولى این پرسش باقى مىماند که تسبیح با تعجب چه ارتباطى دارد؟ در واقع هنگامى که ما از چیزى و امرى تعجب مىکنیم، شیطان و نفس فرمان دهنده به بدى ما را به این وسوسه مىاندازد که آن چیز یا امر تا حد الوهیت بزرگ است، و براى آن که از شر چنین شرکى خلاص شویم بر ما لازم است که به تسبیح و تنزیه خدا بپردازیم و به یاد خود بیاوریم که او از هر چیز عجیبى که ما را به بهت و حیرت مىاندازد بزرگتر است. به همین سبب است که در آن هنگام که خدا پیامبر (ص) را از مسجد حرام به مسجد اقصى سیر داد و سپس او را به آسمان بالا برد، امکان آن وجود دارد که بعضى چنان معتقد شوند که پیغمبر خدا است و براى رفع همین شبهه است که داستان با «سبحان اللَّه» آغاز شده است. معراج، مقدّسترین سفر در طول تاریخ است، مسافرش پیامبر اسلام (صلى اللَّه علیه و آله)، فرودگاهش مسجد الحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى، میزبانش خدا، هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتىاش اخبار آسمانها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است. (در تفسیر فرقان آمده است: شب میلاد، شب معراج، شب بعثت، شب هجرت، شب ورود به مدینه و شب رحلت پیامبر، همه، شب دوشنبه بوده است.) بر اساس روایات، پیامبر یک سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجد الحرام، از طریق مسجد الاقصى به وسیلهى «بُراق» (تفسیر نور الثقلین) به آسمانها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند. (بحارالانوار، ج 18، ص 389) معراج پیامبر، جسمانى و در بیدارى بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق همهى فرقههاى اسلامى است.(این آیه و آیات 8 تا 18 سورهى نجم، بر این مطلب دلالت دارد.) روایات متواتر (متواتر، به روایاتى مىگویند که افراد بسیارى آن را نقل کرده باشند و جایى براى شبهه نباشد) و برخى دعاها و زیارتنامهها هم به این مسأله اشاره دارد و در برخى احادیث، منکر آن کافر معرّفى شده است. خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد، ولى حضرت رسول (صلى اللَّه علیه و آله) را از زمین به آسمان برد. (تفسیر کشف الاسرار ) پیامبر در آن شب، عوالم بالا، ملکوت آسمانها و عجائب آفرینش را دیده (تفسیر نور الثقلین) و با انبیا ملاقات کردند. (کافى، ج 8، ص 121) و احادیث قدسى در این سفر بر آن حضرت وارد شده است،در آنجا رهبرى و ولایت على (علیه السلام) نیز مطرح شد. در این سفر، حضرت رسول، بهشت و جهنّم را دید، وضعیّت بهشتیان و نعمتهایشان و دوزخیان و عذابهایشان از مشاهدات دیگر پیامبر بود. وقتى پیامبر داستان معراج را بیان فرمود، بعضى مردم کمظرفیّت از دین برگشتند. (تفسیر طبرى) معراج، مقدّسترین سفر در طول تاریخ است، مسافرش پیامبر اسلام (صلى اللَّه علیه و آله)، فرودگاهش مسجد الحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى، میزبانش خدا، هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتىاش اخبار آسمانها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است
ادامه مطلب... |
||
صفحه اصلی ا تماس با ما ا ایمیل به ما ا آرشیو مطالب ا پروفایل مدیر وب ا خوراک آر اس اس وبلاگ ا طراح قالب ا جوان اسکین «پشتیبان وبلاگ» ا پشتیبان سایبری ما ا بالای صفحه کلیه حقوق برای مدیر محفوظ است |